یادداشت
21 ساعت پیش
4.5
16
#یادداشت_کتاب #گوهر_شبچراغ خواستم تصویر کتاب را برای یادداشتم پیدا کنم، پس نوشتم گوهر شبچراغ. اما چیزی که برایم آمد، تصویر جلد کتاب نبود... باطن کتاب بود. در توصیف گوهر شبچراغ نوشته شدهبود: این گوهر، روشنایی بخش راه گمشدگان در شب است و برخی دیگر، آن را سنگی با خواص جادویی و ماورائی میدانند. دیدم این جمله بهترین توصیف برای کتاب گوهر شبچراغ و شخصیت حاج شیخ غلامرضا یزدی است. سالهاست کتاب تندیس پارسایی را به توصیه آقای امینیخواه خریدهام؛ اما هنوز فرصت خواندنش را پیدا نکردهام. البته قطر کتاب و نثر غیر جذابش هم مزید بر علت بود. تا اینکه دیدم همخوانی کتاب گوهر شبچراغ در گروه همخوانی شروع شده است، من هم که کتاب را داشتم، پس معطل نشدم. وقتی مقدمه را خواندم و فهمیدم داستانهای این کتاب، همان خاطرات کتاب تندیس پارسایی است که نویسنده دستی به سر و گوششان کشیده و با قلمی جذاب و قرار دادن جزئیات داستانی، کشش خوانده شدن را در آنها بیشتر کرده، وقت را تلف نکردم و کتاب را جرعه جرعه سر کشیدم و چه روحبخش بود... گوارای وجود همه خوانندگانش! این کتاب را باید خواند. خواند و لذت برد... پینوشت: چقدر طرح جد کتاب را دوست دارم، بیشتر بخاطر فونت و گرافیک حروفِ عنوان کتاب. مدتی است فهمیدهام آنقدر که من به بازی با فونت عنوان کتاب و طراحی جذاب با حروف علاقه دارم و این کار باعث میشود جذب یک کتاب شوم، تصویر جلد کتابها جذبم نمیکند. این را وقتی فهمیدم که در نمایشگاه مدرسه، باوجود تصویر جلدهای قشنگتر انتشارات پرتقال، من به جلد رمانهای نوجوان نشر افق بیشتر جذب میشدم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.