یادداشت
1400/9/30
4.0
1
اگر از شما بپرسند آیا مقولۀ «ترجمه» میتواند با قدرت میانهای داشته باشید به احتمال زیاد پاسختان منفی است. اما ایدۀ کتاب، چنانکه از نامش پیداست، اینست که ترجمه با قدرت مرتبط است. جالب است بدانید که رابطۀ مستقیم هم دارند. باور کنید حتی برخی پژوهشها تاریخی و (احتمالاً) میدانی نشان داده که چگونه مترجمها دریافتند که متنهای ترجمه شده میتواند اهدافِ مورد نظرشان را به مخاطب حواله کنند و آنها را به بازی بگیرد. (ص. 12) البته در ابتدا اوضاع به این تند و تیزی هم نبود. برخی نشان دادهاند که اگر «اوضاع چنین باشد» پس مخاطبانِ ترجمه هم میتوانند تأثیر متنهای ترجمه شده و تعلقات ادبی و سیاسیِ مترجمها را بر خود (مخاطب) بفهمند؛ چطور؟ با تجزیه و تجلیل متن. اینها همگی سبب شد تا حوزۀ مطالعات ترجمه تغییرات بنیادینی به خود ببیند. در کنار این درکِ متفاوت از ترجمه بروز برخی اتفاقهای تاریخی را نیز اضافه کنید، اتفاقهایی که سبب شد درک عمیقتری از قدرت به عنوان یک عامل انگیزش در حوزههای فرهنگی پدید آید. فروپاشی برخی رویکردهای خام ایدئولوژیک در دهۀ شصت میلادی، تغییرات پس از جنگ جهانی و سرخوردگی از ایدئولوژیهای غالب در تمامی فرهنگها (نمونهاش: جنگ ویتنام، جلوگیری از اشغالهای شوروی در اروپای مرکزی و مواردی دیگر) منجر به ظهور مفهوم جدیداز جامعه و قدرت شد. این رخدادهای تاریخی باعث شد تا در حوزۀ مطالعات ترجمه جریانهای جدیدی شکل بگیرد و سعی کند تا به این حیطهها سرک بکشد. مثلاً در سال 1985 در کتابی که مجموعۀ چند مقاله بود نشان داده شد که ترجمه صرفاً امری دست دوم نیست، بلکه یکی از ابزارهای مهم ادبی است که نهادهای اجتماعی بزرگتر (نظامهای آموزشی، انجمنهای هنری، دولتها) در اختیار دارند تا جامعۀ مورد نظر را در جهت ساخت فرهنگِ مورد نظر هدایت کند. نمونهاش در کشور خودمان در همین سالها داریم که به خاطر بعضی مسائل نمیتوانم به آن اشاره کنم، اما نمونههای آشنایش هم کم نیست، مثلاً دولتها از ترجمۀ حماسههای ملی حمایت میکنند، از آنها حمایتهای دیگری هم میکنند، از یارانۀ کاغذ بگیر تا تدریس در مدارس. بالاخره پشت هر یک را بشکافی و جلو بروی به ایدهای از قدرت میرسی. همۀ اینها به ما میفهماند که ترجمه فعالیتی جانبدارانه است، به این صورت که «معنی در بافتی از متن همیشه یکی از چند یا چندین انتخاب ممکن است و بنابراین اطلاعات در متنِ مبدأ همیشه گستردهتر از آن چیزیست که متن ترجمهشده ارائه میدهد.» (ص. 23) این را بگذارید کنار ویژگیهایی که زبان و فرهنگ دارد و تفاسیری خاص از ترجمه را شکل میدهد. با این حساب، گویی ترجمه میدانی برای رویارویی گفتمانهاست، گفتمانها هم بر قدرت تأثیرگذار است. دقت کنید که ترجمههای شفاهی نیز همانند ترجمههای مکتوب است و تفاوتی ندارد. کتاب شامل یک مقدمۀ مفصل و چهار مقاله است. ایدۀ ترجمه و قدرت در مقدمۀ کتاب است و مقالهها بیشتر شواهد و پشتوانۀ ادعاهاست. برای نمونه مقالۀ دوم با عنوان «ترجمهی فیلم در اسپانیا و حامیان فرهنگی: پالایش و دستکاری محصولات فرهنگی وارداتی در دورهی دیکتاتوری فرانکو» میگوید رژیم فرانکو و کلیسای کاتولیک با مشارکت همدیگر قوانینی سختگیرانه وضع کردند تا آثار وارداتی را کنترل کنند و نوعی یکپارچگی فرهنگی را برقرار کنند. از ورود ایدهها و مفاهیم غیراسپانیایی جلوگیری کردند. یا مقالهای دیگر به ترجمه در عصر «پساها» (پساساختارگرایی، پسااستعماری و مانند اینها) میپردازد. تعاریف از ترجمههای جدید چه وضعیتی دارند. بر کارهای متفکران پساساختارگرا تمرکز میکند و سپس برخی مترجمانِ این کارها را بررسیده است.
4
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.