یادداشت طاها دولت‌آبادی

        📚 *چپ دست‌ها*

📌 فکر می‌کردم بنویسم "به زور تمام کردم." ولی الآن باید بگویم "نتوانستم کتاب را تمام کنم!" 
شروع خیلی خوب، پرداخت و شخصیت‌پردازی نسبتا خوب، ولی از نیمه کتاب، خسته‌کننده...

📍فضای رمان در یکی از زندان‌ها می‌گذرد و شخصیت‌های اصلی آن، سرباز‌هایی هستند که دوره سربازی خود را باید در زندان بگذرانند.

♨️ روایت‌های موازی داستان، برای کسی که رمان‌‌خوان نیست، احتمالا قدری اذیت‌کننده باشد. داستان با صحنه‌ای پر التهاب شروع می‌شود و ادامه پیدا می‌کند. ولی نمی‌دانم چرا از نیمه کتاب به بعد، حوصله سر بر است و انگیزه‌ای برای تمام‌ کردن کتاب، باقی نمی‌ماند. (البته منصفانه بگویم، شاید به این علت است که نیمه کتاب، خواندن آن را متوقف کردم و مجبور شدم کتاب دیگری را بخوانم و سپس مجدد از همان نیمه داستان، ادامه‌ دهم!...)
با این همه، یکبار خواندن و تورق‌کردنش، ارزشمند بود‌.

🔻🔻🔻
#معرفی_کتاب
#کتاب_یازدهم
#رمان
✒️ @derang_td (در پیامرسان بله)
      
5

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.