یادداشت

از کتاب رهایی نداریم
        امتیاز اصلی ام 4.5 است
کتاب را اولا به خاطر موضوعش و بعد به خاطر لطایف و ظرایف فراوانی که این دو کتاب باز حرفه ای و کهنه کار مطرح میکنند بسیار دوست داشتم
ایده ای که هر دو طرف گفتگو با آن توافق دارند این است که کتاب هیچ وقت از زندگی بشر جدا نخواهدشد اگرچه ممکن است در آینده دیگر نماینده فرهنگ عصر ما نباشد
 "اکو: کتاب هم چیزی مانند قاشق، چکش، چرخ یا قیچی است. این ها را پس از آنکه اختراع کردید، دیگر نمی توانید به صورت بهتری درآورید. نمی توانید قاشقی بهتر از قاشق دیگر بسازید. طراحان کوشیده اند که برای مثال، دربازکن ها را به صورت بهتری عرضه کنند اما بیشتر دربازکن هایی که ساخته اند، کار نمی کند. کتاب، امتحان خود را داده است و معلوم نیست که چگونه برای همان کاربرد، می توانیم چیزی بهتر ابداع کنیم."

ویکتور هوگو در رمان "گوژپشت نتردام" ماشین چاپ را طاعون گوتنبرگ مینامد و بر این که معماری بر اثر رشد کتاب در حال افول است سوگواری کرده میگوید«پدران ما پاریسی از سنگ به ما تحویل دادند اما ما پاریسی از گچ به آنها تحویل خواهیم داد.» در این گفتگو هم شواهدی مبنی بر این که رشد بیماری آلزایمر با رشد اینترنت رابطه مستقیم دارد ذکر میشود و نگرانی قدیمی سقراط مبنی بر این که کتابت محول کردن وظیفه ذهن به قلم و کاغذ است و چیزی از حکمت خواهدکاست مطرح میشود
 "اکو: بنابراین، فن تقویت حافظه، فن پیوند دادن فضاها با اشیاء یا مفاهیم است و این کار را باید به شیوه ای انجام داد که میان آنها انسجام برقرار شود. فنون تقویت حافظه، در قرون وسطی، هنوز وجود داشته است. اما از هنگام اختراع چاپ، ظاهرا این فنون رفته رفته کاربرد خود را از دست داد. با این همه، در آن دوران، بیشتر از هر زمان دیگری بهترین کتاب ها درباره روش های تقویت حافظه منتشر می شد."

با این حال آیا میتوانیم جهانی را که اینترنت برایمان خواهدساخت دقیقا تصویر کنیم؟ هر دو نفر میگویند نمیشود چنین کاری کرد
 "کریر: ویژگی پیشگوها، چه حقیقی باشند چه نباشند، این است که همیشه به اشتباه می افتند. نمیدانم این گفته کیست: «اگر آینده آینده است، همیشه نامنتظر خواهد بود». بزرگ ترین ویژگی آینده، غافلگیرکنندگی مداوم آن است. همیشه مایه تعجبم بوده است که در ادبیات علمی - تخیلی وسیعی که از آغاز قرن بیستم تا پایان دهه پنجاه ادامه داشته، ماده پلاستیک به تصور هیچ نویسنده ای نیامده، در حالی که این ماده جای مهمی در زندگی مان اشغال کرده است."

به هر حال دغدغه کاهش هوش به واسطه کاهش حافظه یکی از دغدغه های دو طرف گفتگو است
 "اکو: سابق بر این، در مدارس، ما را مجبور می کردند که شعرها را از حفظ بخوانیم. اما نسل های بعد روز به روز کمتر چنین اجباری دارند. منظور از حفظ کردن اشعار، تنها این بود توانمندی های حافظه مان، و در نتیجه «هوش»مان را پرورش دهیم. اکنون که دیگر اجباری برای این کار نداریم، باید به نحوی این تمرین روزانه را که بدون آن در خطر ابتلا به خرفتی زودرس هستیم، بر خود تحمیل کنیم."
و
 "کریر : پانزده سال پیش، در امریکا، یکی از مدارس ویژه نویسندگان مخالفت خود را با رایانه اعلام کرد و دلیلش هم این بود که اشکال مختلف متن، چون به صورت چاپی و با برخورداری از نوعی اعتبار بر صفحه رایانه ظاهر می شوند، نقد و تصحیح آنها کاری دشوار به نظر می رسد. صفحه رایانه به آنها وجهه و صلاحیت یک متن کم و بیش منتشر شده می بخشد."
اما هر دو تقریبا یک خوش بینی ساده انگارانه دارند مبنی بر این که اینترنت میتواند رسانه و اطلاعات را دموکراتیزه کند. مثلا اکو از امکان دور زدن سانسور به وسیله اینترنت در حکومت های توتالیتر میگوید. ولی بخش دیگر ماجرا که مدیریت و سانسور اطلاعات توسط غول های اطلاعاتی است را ذکر نمیکنند. البته اکو از ترفندهایی که جریان های رسانه ای برای مدیریت توجه مردم استفاده میکنند مثال میزند
"اکو: برای سانسور راه های بهتری هم وجود دارد. اگر دولتمردی باشم و بدانم که فردا خبری منتشر خواهد شد که برایم بسیار دردسر ساز خواهد بود و ستون اول روزنامه ها را به خود اختصاص خواهد داد، ترتیبی می دهم که شبانه بمبی در ایستگاه مرکزی راه آهن بگذارند. فردا صبح، روزنامه ها عنوانهای اصلی خود را تغییر خواهند داد."

یکی دو بار بحث سانسور و کتابسوزی های گسترده و مقابله قدرت ها و مراجع دینی با کتابها میشود و هر دو جریان بنیادگرای اسلامی را به عنوان تهدیدی در عصر حاضر میدانند اما کریر دو بار به تاریخ ننگ بار غرب در این زمینه اشاره میکند
 "کریر: شاید امریکای پیش از ورود کریستوف کلمب نمودار وحشیانه‌ترین تلاش ها برای نابودی کامل نوشته و هر گونه نشانه ای از زبان و بیان و ادبیات یا به طور کلی اندیشه یک قوم باشد. گویی این ملل مغلوب سزاوار داشتن هیچ خاطره‌ای نبودند. تلی از کتاب‌های قدیمی در یوکاتان مکزیک به دستور «طالبان» مسیحی سوزانده شد. تنها چند نسخه از آثار ازتک ها و همچنین مایاها گاه در اوضاع و احوالی عجیب و غیرعادی باقی ماند."
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.