یادداشت فرشته
1404/3/6
مرا بازیچهی خود ساخت، چون موسی که دریا را فراموشش نخواهم کرد، چون دریا که موسی را نسیمِ مست وقتی بوی گل میداد حس کردم که این دیوانه پر پر میکند یک روز گلها را . . کسی را تابِ دیدارِ سرِ زلفِ پریشان نیست چرا آشفته میخواهی خدایا خاطرِ ما را ؟! نمیدانم چه نفرینی گریبانگیرِ مجنون است که وحشی میکند چشمانش آهوهای صحرا را چه خواهد کرد با ما عشق؟ پرسیدیم و خندیدی فقط با پاسخت پیچیدهتر کردی معما را ...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.