یادداشت motahare ghaderi

دختری با تمام موهبت ها
        دختری با تمام موهبت ماجرای دختربچه ایه در یه دنیای پساآخرالزمانی.
جایی که گرسنگی(زامبیزاسیون :دی) فراگیر شده و ملت وقتی میمیرن یا توسط گرسنه ها گاز گرفته میشن خودشونم تبدیل به همین موجودات میشن. خب این خط طبیعی توی تمام داستانای با محوریت زامبی هستش چیزی که این داستان رو متمایز کرد این بود که شخصیت اصلی داستان خودش یه گرسنه بود.حداقل تو اون فیلما یا داستانایی که من خوندم این آدمای آلوده نشده ان که شخصیتای اصلی و قهرمان های داستانن و همیشه موجودات خالی از روح مث زامبی ها  دشمن محسوب میشن و قهرمانها یا باید با اونها بجنگن یا حداقل کنار جنگیدن با دشمن های دیگه باید از شر این موجوداتم خلاص شن و یا اینکه دنبال راهکاری ان برای از بین بردن این مشکل که دنیا رو فلج کرده.
توی این داستان همه چی برعکسه. ما با نویسنده سفر میکنیم به قلب یه دختر بچه که آلوده س ولی با خیلی از آلوده های دیگه فرق داره. میفهمه، توانایی یادگیری داره، میتونه قضاوت کنه و میتونه دوست داشته باشه. و این دوست داشتن اون رو از همنوع های هیولاوارش متمایز میکنه.
و جالبیش اینجاس که اون شخصی که به عنوان یک دکتر دنبال پیدا کردن راه درمان این آلودگی هست و روی گرسنه ها آزمایش های متعدد انجام میده برای کشف درمان واقعی، آدم بده‌ی داستانه. چون برای اون گرسنه‌های شبیه به این دختر بچه که مصونیت دارن هیچ روحی قائل نیست و اونها رو برای رسیدن به رویای خودش سلاخی میکنه. تو ترازوی این کتاب و تو نگاه این نویسنده همه چی برعکس شده و این باحاله

از این حیث کتاب دوست داشتنی بود ولی یه سری چیزاشو دوست نداشتم که باعث میشه بهش سه ستاره بدم.
یکیش نثرش بود که باهاش حال نمی کردم. به طور کلی زمان جملات و افعال مضارع بودن اما کم نبود مواردی که یک جمله در طمان حال روایت میشد و جمله ی بعدی ماضی بعید!! این اتفاق بدی نیستا ولی خب یه جاهایی نچسب از آب در اومده بود. یعنی روان نبود! لااقل برای من نبود.

مورد دوم اینکه 570 صفحه میخونی و توی این 570 صفحه صرفا چن تا آدم دارن از یه جا میرن به یه جای دیگه و توی راهن. اتفاقات چندان زیادی نمی افته سه چهار تا حادثه ی کلیدی و بقیه‌ش شخصیت پردازی‌ها، فضاسازی‌ها و بیان حال و احوال و احساسات... من یکی ترجیح میدم توی این ژانر داستانا دز اتفاقات و حوادث بیشتر باشه پرداختن به احساسات و شخصیت ها و اینا چیز خوبیه ها ولی 570 صفحه زیاده برای این کتاب میتونست کوتاه تر بشه. 

خشونت و وحشتی که دنبالش می گشتم هم سه چهار جا خیلی خوب نمود داشت ولی تو بقیه داستان همه چی خوب و آروم بود و خب کاش دز وحشت و حوادثش بیشتر بود

پانویس ها و توضیحات مترجم خیلی خوب  و کمک کننده بودن. دستش درد نکنه :دی

و آخر سر پایان داستان: با این که دلچسب نبود ولی خوب تموم شد. پایان غیرمنتظره و تمیز و بی عیبی داشت. کیف کردم
      
1

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.