یادداشت نعیمک
1403/9/24
باید همین اول خیلی محکم بگویم که تو را خدا سریال «ویچر» را نبینید. چرا؟ چون بازیاش هست. خب، بازی نمیکنید؟ پس کتابش را بخوانید. مهمترین دلیل شهرت «ویچر» و دلیل ترجمه این سری کتابها بازی «ویچر» بوده. خود بازی از مهمترین بازیهای تاریخ حساب میشود و صرفاً یک نسخۀ مشهور نیست. من بازی را انجام دادم و بعد کتاب را خواندم. کتاب اول داستانهای کوتاه دربارۀ گرالت است. او یک ویچر است. کسی که جهشیافته است و شغلش کشتن نیروهای پلیدی است و اینشکلی امرار معاش میکند. کتاب اول شبیه «ماموریتهای فرعی» است که با دنیای ویچر و گرالت آشنا شویم. هر داستان اطلاعات بیشتری به ما میدهد. ما با یک سری موجوات عجیبالخلقه هم مواجهیم که اگر بازی را انجام داده باشید با خیلیهایشان آشنا هستید. اگر هم دوست داشتید تاریخچه و شکل و شمایلشان را ببینید با یک گشت ساده در اینترنت پیدا میشوند. جذابترین بخش کتاب داستان آخر بود که اولین ملاقات ینیفر و گرالت را روایت میکند که اتفاقاً دندالاین (جسکیر) هم در ماجرا هست. به دلیل کوتاه و سرراست بودن روایتها حتی اگر با دنیای ویچر هم آشنایی نداشته باشید داستانها کشش دارند و خیلی روان ماجراها را ادامه میدهید.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.