یادداشت ابراهیم خالیدی

زندانی لاس لوماس
        کتابی سخت خوان؛ یا شاید برای من سخت بود. راوی فردی‌ست که ثروتی باد آورده دارد و به شیوه پریشانی با این ثروت زندانی شده و با خاطرات و آینده خویش درگیر است. نمی‌دانم داستان چه چیز را میخواهد نمایان کند. برایم سوال است که صرفا یک سیر داستانی ساده است (که این فرض را محال می‌گیرم) یا اینکه در قالب این داستان دارد جامعه ای را تصویر می‌کند که با چیز یا پدیده جدیدی به یکباره مواجه شده و خود را در آن گم کرده و دارد در آن دست و پا می‌زند بدون اینکه آینده ای روشن را در متصور باشد. نمیداند به کل غرق می‌شود یا بالاخره از این آشفتگی می‌رهد و خود را نجات می‌دهد. و احتمالا فوئنتس دارد جامعه اش را از احتمال غرق شدن آگاه می‌کند.
حال نمیدانم این برداشت درست است یانه.
داستان را خیلی زودتر شروع کرده بودم اما همینطور در صفحات اول از آن دست کشیده بودم که امروز خواندمش و تمام شد. این اولین اثر فوئنتس بود که می‌خواندم.
در آخر یک مصاحبه با فوئنتس آمده که خیلی جالب بود و با آن حال کردم واقعا. و بعید نیست که برداشت خودم از داستان را تحت تاثیر  حرفهای فوئنتس در این مصاحبه کسب کرده باشم. در مجموع به نظرم خوب آمد و خواندنش را توصیه می‌کنم. 
      
62

11

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.