یادداشت محدثه علیمردانی

        " نمی توانستم، دیگر نمیتوانستم
 صدای پایم از انکارِ راه برمی‌خاست
 و يأسم از صبوري روحم وسیع تر شده بود
 و آن بهار، و آن و هم سبزرنگ
 که بر دریچه گذر داشت، با دلم میگفت :
 نگاه کن 
تو هیچ گاه پیش نرفتی
 تو فرورفتی! "

شعرهای این زن محشره، محشر! 🤝🏻
      
14

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.