یادداشت

شب آفتابی
        کتاب «شب آفتابی» داستان «حربن‌یزید‌ریاحی» را به کمک نقاشی‌های زیبا به تصویر می‌کشد. حُرّ همان فرمانده‌ای است که قبل از اینکه کاروان امام حسین علیه‌السلام به کوفه برسند راه را بر ایشان می‌بندد و اجازۀ بازگشت کاروان امام به مدینه را نیز نمی‌دهد... . اما هم‌زمان با طلوع آفتاب عاشورا، «حر» فهمید که قصد عمربن‌سعد، جنگ نابرابر با فرزند رسول خداست، جنگی که به گفتۀ خودِ عمربن‌سعد، کمترین حادثه‎اش بر نیزه رفتن سرهاست؛ «حُر» یواش‌یواش از لشکری که فرماندهی آن را بر عهده داشت، کناره گرفت و خود را به امام زمانش یعنی حضرت امام حسین(ع) رساند تا جزو جهنمیان حساب نشود. او روز عاشورا اولین نفری بود که از امام برای مبارزه با دشمن اجازه گرفت.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.