یادداشت سمی
6 روز پیش
داستان شهر شیشهای با زنگ تلفن در نیمههای شب آغاز میشود. تلفن دانیل کین زنگ میزند. او نویسندهای است که با نام مستعار ویلیام ویلسون که رمانهای پلیسی مینویسد و نام قهرمان کتابهایش مکس ورک است. صدایی میخواهد با پل استر،کارآگاه خصوصی صحبت کند. کین که البته پل استر نیست نقش قهرمان خودآگاه مگس ورک را بازی میکند. افسانه واقعیت را دیکته میکند... استر کارآگاهی خلق میکند که نه از موضوع تحقیقات مطمئن است و نه از هدفی که دارد. همچنین کمترین شانسی برای موفقیت ندارد ولی او با پرونده زندگی میکند و عاقبت او است که تابع قوانین رمان میشود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.