یادداشت عطیه عیاردولابی

درخت دختر
        دختری به نام افرا که والدینش از همون دوران جنینی درختی (درخت افرا) براش کاشتن. دختر با اون درخت بزرگ شد و بهترین دوست و مونسش بود. در انتهای داستان خواهردار شد و خواهرش هم مثل خودش درختی داشت هم اسم خودش؛ بید.

به غیر از اسم خواهره که هم اسم درختش بود و تو فارسی می‌شد "بید" و نمی‌دونم چطور می‌شد تو ترجمه تغییرش داد، از بقیه ترجمه راضی نبودم. به عنوان کتاب کودک کلمات ثقیلی داشت و می‌شد واژگان بهتری جایگزین کرد.
      
24

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.