یادداشت ملیکا خوشنژاد
1401/12/23
3.3
32
در دبیرستان خونده بودمش، اما چون میخواستم یه بار دیگه بهترتیب آثار جین آستین رو بخونم تا بتونم روند تحول نثرش رو درک کنم دوباره خوندمش. بین آثاری که از جین استین خوندم این کتاب خیلی محبوبم نیست و شاید این واقعاً بهخاطر اینه که هنوز خیلی نثرش پخته نشده، چون همزمان دارم «اما» رو هم میخونم قشنگ میتونم متوجه بشم که نهتنها شخصیتهای اِما رنگولعاب واقعگرایانهتر و متنوعتر و باورپذیرتری دارن، بلکه شیوۀ نثر جین آستین هم خیلی بهتر شده در «اما» نسبت به «عقل و احساس». اما تمام تِمهای مهم جین آستین رو میشه در این کتاب هم مثل باقی کتابهاش دنبال کرد. اشاره به اینکه زنها فقط در صورتی که ازدواج موفقی داشته باشن میتونن امید به زندگی راحتی داشته باشن. البته از این جهت جین آستین پیشرو بوده که علاوهبر توجه به جنبههای مادی ازدواج، براش مهم بوده که شخصیتهاش بهخاطر عشق هم با هم ازدواج کنند. همیشه یه پسری هست که اولش خیلی عاشقپیشه و جالب و احساساتیه (اینجا ویلوبی) که در نهایت بااینکه آدم نادرستی از آب درمیآمد و متوجه میشیم قضاوت مثبت اولیهمون دربارهش عجولانه بوده، باتوجه به شناختی که از سرگذشتش پیدا میکنیم میتونیم کمی (خیلی کم) بهش حق بدیم و از سر تقصیراتش بگذریم. (البته مثلاً کارهای ویکهام در «غرور و تعصب» بهاندازۀ ویلوبی توجیه نشد.) همیشه یه کاراکتر مرد عاقل هم هست که اولش باز بهاشتباه شاید بقیۀ کاراکترهای داستان نسبت بهش تصور خوبی نداشته باشن اما در آخر اونه که همه چی رو درست میکنه و محبوب دلها میشه و در این داستان اون شخصیت کلنل برندون بود که در کل نشوندهندۀ اینه که آستین میخواد بهمون بگه عجولانه و احساساتی دربارۀ آدمها قضاوت نکنیم. در نهایت هم جین آستین مثل همیشه تأکید میکنه روی جنبۀ منطقی و عقلانی و واقعگرایانۀ زندگی و کاراکترها در طول داستان متوجه میشن که تصمیماتی که از روی منطق گرفته بشن خیلی بهتر از تصمیمات احساساتی و شتابزدهاند. فکر میکنم الینور خیلی شبیه خود جین آستین باشه. اما در این کتاب بهنظرم ماریان خیلی شجاع بود چون مخصوصاً اوایل کتاب نسبت به احساسات و نظراتش صادق بود و درسته که گاهی با بیتوجهی به عرف و آداب و رسوم و حتی احساسات دیگران اونا رو میرنجوند و ناراحتشون میکرد، اما همین که صادق بود نشون از روح شجاعش داشت و بهنظرم ماریان به همین دلیل یکی از شخصیتهای جالب داستانهای جین آستینه. دربارۀ ادوارد واقعاً خیلی نظر خوشی ندارم و حقیقتش ترجیح میدادم ازدواجشون با الینور سر نگیره.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.