بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت پارسا

پارسا

1402/04/11

                کاری به این ندارم که قذافی این قائد اعظم مردمان دیار عمرمختار  مثل تمام دیکتاتورها و مستبدین  ، چه جاه طلبی های سیاسی داشته و برای خودش داعیه ی رهبری جهان اسلام یا جهان عرب را قائل بوده و حتی در پی  رویای رهبری  قاره ثروتمند اما فلاکت زده  ی  سیاه بوده و چند آرزوی ریز و درشت دیگر ،اینها به کنار چون مثل همیشه آرزو بر دیکتاتورها عیب نیست !!
اما این کتاب و آنچه تصویر میکند وحشتناک است . زیستن در سرزمینی با فرمانروایی چون قذافی برای زنان و دختران یعنی زندگی در کابوس هنگام بیداری . هر حاکمی سوگند خورده که حافظ جان و ناموس ملت باشد ولی اگر خود دزد ناموس  بود باید به کجا پناه برد؟. سالیان سال در لیبی زیبایی  برای زنان  و دختران نه یک صفت متعالی که فقط یک عامل وحشت بوده است. خواندن وقایع این کتاب مرا به فکر وا داشت که این آزادی زنان در کدام آرمان شهر محقق خواهد  شد؟ . رنج دخترکان زیبا ی سرزمین صحراها را که شبها در خلوت ماه و بیابان و چشمان معصوم آنها در گوش نسیم زمزمه شده چه کسی درک خواهد کرد ؟
در این کتاب شما با یک زندان و یک حرمسرا به وسعت یک کشور طرفی،  هیچ راه گریزی نیست  حتی وقتی از خطهای ترسیم شده ی جغرافیایی عبور کنی رهایی در کار نخواهد بود انگار برای مردم لیبی مرزها رنگ باخته اند و فقط اراده ی قائد اعظم مهم است و بس. من بهم ریختم از ظلمی که بر زنان  لیبی شده و فکر میکنم مرگ با  یک گلوله برای قذافی پاداش بوده نه جزا . اخ ببخشید قرار نیست قاضی باشم ولی .... بخوانید کتاب را  همین .




        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.