یادداشت سعیده شبرنگ
1400/11/19
#به_هم_رسیدن_در_میانسی داستانی بلند برای مخاطب نوجوان است که به قلم #مهدی_کرد_فیروزجایی در سال نودوسه نگاشته شده ماجرا از زبان شکرالله پسری نوجوان و روستایی روایت میشود. برادر شکرالله که بعلت فعالیت انقلابی تحت تعقیب است، در کلبهای مخفی شده و شکرالله باید زودتر از ماموران و از مسیر میانبر به کلبه برسد تا جان زکریا را نجات دهد. قصه با آغاز روان و خوب، نخ ماجرا را به دست خواننده میدهد و با عنصر تعلیق در تنهی داستان، خواننده را با خود همراه میکند. فضاسازی و توصیفهای نویسنده از جغرافیای #پریجا و #میانسی، رمانی اقلیمی را در مقابل مخاطب نوجوان قرار داده است. ماجراجویی و کشمکش و محدود کردن قصه در محدوده ی یک شبانهروز، جدا از ایجاد فورس زمانی و مکانی، حس #همذاتپنداری را هم به خواننده منتقل میکند. این داستان شصت و هشت صفحه ای را که در انتشارات #شهرستان_ادب منتشر شده بخوانید تا از سرنوشت شکرالله، زکریا، جلیل، دادون، کرانی و شکمگنده آگاه شوید.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.