سعیده شبرنگ

سعیده شبرنگ

پدیدآور بلاگر
@Ghabasat

22 دنبال شده

121 دنبال کننده

Ghabasat
https://eitaa.com/ghabasat
ghabasat
پیشنهاد کاربر برای شما

کتاب‌های نویسنده

یادداشت‌ها

نمایش همه
سعیده شبرنگ

سعیده شبرنگ

4 روز پیش

        من که اصلا فن فاضل نظری نیستم و جز دو سه غزل معروفش، چیز زیادی ازش نخوانده‌ام چطور شده که این کتاب افتاده دستم و تورقش کرده‌ام؟
ماجرا برمی‌گردد به ایام نمایشگاه کتاب که از غرفه سوره مهر خرید کردم و اشتباه صندوقدار و بعدش متصدی انبار تحویل کتاب، یک مشکلی ایجاد کرد. اما مدیر فروش سوره آنقدر باشعور بود که وقتی فردایش رفتم برای تغییر فاکتور و جابجا کردن اقلام اشتباهی، بی‌دقتی صندوقدارش را پذیرفت و نزدیک بود تا کمر خم شود برای عذرخواهی. برای اعتذار یک تخفیف حسابی بهم داد و یک کتاب هم بهم هدیه کرد که همین کتاب باشد. خلاصه اینکه حالا به لطف اشتباه صندوقدار سوره و فهم مدیر فروشش، پای فاضل نظری هم به کتابخانه‌ام باز شده. 
درست است که من اصلا فن فاضل نظری نیستم و جز دو سه غزل معروفش، چیز زیادی ازش نخوانده‌ام، اما شعرهایش خوب است. بخوانید البته اگر زودتر از من نخوانده‌باشیدش☺️
گمان نکنم خواندن با تانی کل کتاب، بیشتر از ۴۰ دقیقه وقت بگیرد. 
      

1

        #دورت_بگردم را نخوانید

هنوز در دهه‌ی کرامت بودیم که کتاب را گرفتم و شروع کردم به خواندنش
هفتاد هشتاد صفحه را یک‌نفس پیش رفتم
حتی یادم هست یک پیامی هم همان موقع به نویسنده‌ دادم و از ذوق و اشک توأمان گفتم

داشتم می‌خواندمش که آن سانحه‌ی سقوط و از دست دادن #شهدای_پرواز_اردیبهشت دل و دماغ را ازم گرفت و هر بار که باز کردمش دیدم انگار نمی‌توانم پیش بروم
ماند تا دو سه روز پیش که ای کاش قلم پایم شکسته بود و نمی‌رفتم سمتش
ای کاش از بین اینهمه کتابِ نخوانده و نیمه خوانده، سراغ این یکی نرفته بودم

تصور کنید دهه‌ی ذیحجه که هر شبش دارید بین مغرب و عشا دو رکعت نماز اقامه می‌کنید و و اتممناها بعشر می‌گویید و توی قنوتش التماسِ خدا می‌کنید که اللهم ارزقنا حج بیتک الحرام، روزهایش راه به راه از شبکه‌های تلویزیون، تصاویر زنده‌ی مسجد الحرام و مشعر و منا و عرفات پخش می‌شود، اینستاگرام را که باز می‌کنید استوری‌های حج رفته‌ها متصل دلتان را هوایی می‌کند و بدتر از همه اینکه خودتان هم یک زائر بیت‌الله دارید که هر روز توی گروه خانوادگی باهاش چت می‌کنید و هر هفته تماس تصویری می‌گیرید، 
یک کتاب روزنوشت سفر حج هم بگیرید دستتان و صفحه به صفحه و سطر به سطر، با خواندنش، استوری‌های سال گذشته‌ی نویسنده‌اش را هی به یاد بیاورید
شکنجه‌ی محض است. عذاب الیم است. شما با خودتان این کار را نکنید

از من به شما نصیحت:
بگذارید چند ماهی بگذرد
جشن‌های غدیرتان را بگیرید 
عزاداری محرم‌تان را بکنید 
اربعین‌تان را سر فرصت و صبر بروید
ربیع که شد این کتاب را بردارید بخوانید

این کتاب مال #نشرشهیدکاظمی است

https://eitaa.com/ghabasat
      

6

باشگاه‌ها

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 144

کلام شاه با سلام شیخ بریده شد. آقاجان از پله‌‌ها پایین آمد و در مقابل حوض ایستاد. شاه دستی به کلاه مخمل جواهرنشانش کشید و سعی کرد تبسمش را زیر سبیل‌‌های بلندش پنهان کند. اما چشم‌‌های درشتش ریز شد و گونه‌ها بالا آمد. بعد از خوش‌ و‌ بشی رسمی و مختصر و مصافحه و معانقه، شیخ، میهمانش را به نشستن تعارف کرد. شاه ایستاد و دور‌ تا‌ دور حیاط را از نظر گذراند. تختی چوبی زیر سایه‌ی درخت انار بود و قالیچه‌ای روی آن پهن شده بود. آفتاب از دریچه‌های نورگیر زیرزمین به جایی که احتمالا مطبخ خانه بود سرک می‌کشید. چند پله در میانه‌ی حیاط بود که به ایوان و اتاق‌ها ختم می‌شد. در زاویه‌ی جنوبی حیاط، اتاقی تک افتاده بود و سادگی دیوارهایش، آن را از معماری پر از کاشی و کنگره‌ی دیگر بناهای خانه، ممتاز می‌کرد. یک دالان کفش‌کن و پنج پله‌ی آجری اتاق را از زمین جدا می‌کرد. هرچند اهالی خانه اتاق پنج‌دری را آماده‌ی پذیرایی کرده بودند، اما شاه میل کرد ساعتی در همین اتاق، با میزبانش بنشیند.

9

پست‌ها

فعالیت‌ها

سلام و خداقوت استقامت و پایداری شما در مسیری که یقیت دارید حق است، ستودنی است و قطعا ماجور هستید ان‌شاءالله ثمرات این صبوری و خون‌دل‌خوردن‌ها و تلاش‌ها، حلاوتش دوچندان باشد به‌خوان عزیز را از نخستین روزهای تولدش همراهی کرده‌ایم و اطمینان داریم هر روزش به‌تر از دیروزش است این طی مسیر برای رسیدن به روزهای بالندگی ‌و قله‌ی درخشیدن، اجتناب‌ناپذیر است پیشران و پرتوان باشید

244

          من که اصلا فن فاضل نظری نیستم و جز دو سه غزل معروفش، چیز زیادی ازش نخوانده‌ام چطور شده که این کتاب افتاده دستم و تورقش کرده‌ام؟
ماجرا برمی‌گردد به ایام نمایشگاه کتاب که از غرفه سوره مهر خرید کردم و اشتباه صندوقدار و بعدش متصدی انبار تحویل کتاب، یک مشکلی ایجاد کرد. اما مدیر فروش سوره آنقدر باشعور بود که وقتی فردایش رفتم برای تغییر فاکتور و جابجا کردن اقلام اشتباهی، بی‌دقتی صندوقدارش را پذیرفت و نزدیک بود تا کمر خم شود برای عذرخواهی. برای اعتذار یک تخفیف حسابی بهم داد و یک کتاب هم بهم هدیه کرد که همین کتاب باشد. خلاصه اینکه حالا به لطف اشتباه صندوقدار سوره و فهم مدیر فروشش، پای فاضل نظری هم به کتابخانه‌ام باز شده. 
درست است که من اصلا فن فاضل نظری نیستم و جز دو سه غزل معروفش، چیز زیادی ازش نخوانده‌ام، اما شعرهایش خوب است. بخوانید البته اگر زودتر از من نخوانده‌باشیدش☺️
گمان نکنم خواندن با تانی کل کتاب، بیشتر از ۴۰ دقیقه وقت بگیرد. 
        

1

4