یادداشت °•zari•°

خیابانی به رنگ ماه
        داستان در مورد "لِنی" و برادر کوچیکش "دِیوی" ایه که همراه مادرشون تو یه آپارتمان کوچیک زندگی می کنند. پدر اونا "پیتر لنارد اسپینک" هم یه روز خونه رو ترک می کنه و دیگه بر نمی گرده. و به همین خاطر مادر خانواده مجبور میشه دو شیفت کار کنه تا بتونه خرج و مخارج رو بپردازه
اما
اینجا یه مشکل دیگه هم هست
اونم دیویه
دیوی هر روز بیشتر و بیشتر رشد می کنه و بلند تر میشه و مجبوره زود به زود لباسای جدید بگیره🤧 

تنها چیز خوشحال کننده برای این خواهر و برادر، اشتراک رایگان "دانشنامه بارِل" هست که اون هارو به جهان های حیوانات و حشرات و سرزمین ها و.... می بره

منتظر بودن کل هفته برای رسیدن مجله های دانشنامه برای لنی و دیوی، منو یاد بچگیم می اندازه. وقتایی که منتظر بودم که کِی چهارشنبه میشه تا برم کتابخونه و کتابای جدید امانت بگیرم و تو دل داستان هاشون غرق شم🥲 

این خواهر و برادر خیلی قوه تخیل زیبایی داشتن و خواننده همراه خودشون می کردن
نویسنده هم خیلی خوب یکسری از دغدغه ها رو به قلم در آورده بود
در کل دوست داشتم کتابو اما ای کاش کتاب اینجوری تموم نمی شد تا با اشک به پایان برسونمش🙂
      
33

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.