یادداشت سامان
1403/11/24
مجموعه داستان بدی نبود، خوب بود. از نه داستان به هم پیوسته تشکیل شده بود که ما رو میبرد به دنیای معلمها. جمع شدنشون تو دفتر مدرسه قبل و بعد کلاسها و حرفهایی که با هم میزنند. حرفهایی که از دهن شخصیتهای کتاب میخونیم خیلی آشناست.حتما تا به حال شنیدیم و چه بسا خودمون همین عقاید رو داشته باشیم. معلمهای این داستان عقاید گوناگونی دارند و نویسنده تلاش کرده بود به خوبی تکثر تفکر در این قشر رو نشون بده. دغدغه هایی گوناگونی داشتند. معلمی که از ابرو برداشتن شاگردش ناراحت شده بود و اون رو تو جلسه مطرح میکرد و بقیه باهاش موافق و مخالف بودند و در موردش حرف میزنند.این فقط یک موضوع مورد بحث بود و در مورد سایر موضوعات هم ما از این گونه گپ و گفتها داشتیم. میشد تفاوت تفکرنسل قدیم و جدید رو دید، معلم های سن بالای قدیمی و فرقی که با آوا به عنوان معلم جوان داشتند. بحث های سیاسی که در کتاب اومده بود جالب بود. کل کلهایی که تو سطح جامعه هر روز میبینیم و یکی از انقلاب میگه و دیگری از اصلاحات و یکی دیگه معتقد به تحریم انتخاباته و اون یکی نظر متفاوتی داره. گشت و گذار به دنیای معلمان و دغدغه ها و مسائلی که داشتند خوب بود و مشخص بود نویسنده دغدغه داشته و سعی کرده این رو در اثرش نشون بده. خیلی از مباحثی که بین طرفین شکل میگیره بدون نتیجه خاصی تموم میشه.شخصیت ها حرفاشون رو میزنند و تمام.خب واقعیت هم همینه. نویسنده در مقام قضاوت بر نیومده.شاید میشه حدس زد تفکرات خودش رو از زبون فنایی به زبون آورده اما اصراری به ارائهی نسخهای شفابخش در موضوعات گوناگون نداشته.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.