یادداشت روانشناس آدمخوار (سهند)
1402/7/7
3.8
21
در یک جنگل تاریکِ تاریک ، یک اتفاق تاریک تاریکِ در حال وقوع است. نورا که ده سال است شهر دوران نوجوانی اش را همراه با آدم های داخلش را ترک کرده با یک ایمیل دعوت به مراسم مجردی قبل از ازدواج مواجه می شود ؛ اما چرا ؟ چرا دوستش نورا را که به مدت ده سال مانند یک روح بوده دعوت کرده ، حالا نورا برای پیدا کردن جواب این سوال باید به گذشته ای برگردد که ده سال در حال فرار ازش سپری کرده. کسانی که روث ور را می شناسند و با قلمش آشنا هستند می دانند که در دو سوم اول کتابش به صورت مداوم در حال ساختن ضمیمه ای است که در نهایت شما را به پخش پایانی میرساند ، بخشی پایانی که بی رحمانه شما را میخکوب می کند و به خواننده اجازه زمین گذاشتن کتاب را نمی دهد ، اما این صبر برای یک پایان بندی جذاب ارزشش را دارد ؟ جواب من برای این سوال یک بله قاطع است. کتاب در طول روایت خود روند آرامی را پیش می گیرد اما این روند آرام نه تنها خسته کننده نیست بلکه جذاب دنبال می شود و به علت تصویر سازی فوق العاده اش شما را پر از حس بودن در آن جمع می کند و گهگاهی سبب این می شود که دهانتان را از شگفتی باز کنید و فریادی از سر تعجب بزنید. شخصیت سازی همچون دیگر آثار این نویسنده بی نقص پیش می رود و با کمک از شاخه های روانشناختی از کوچیک ترین جزئیاتی که برای شخصیت ها می سازد برای پیش بردن روند داستان گذر نمی کند که همین دلیلی است برای اینکه حفره ای درون معما داستان پیدا نمی شود و باعث به وجود آمدن همچین اثر جنایی جذابی می شود. در آخر ؛ این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنم ؟ کسانی که دوستدار قلم روث ور هستند و کسانی که عاشقانه در کتاب های جنایی پرسه می زنند و دائما لباس کارآگاهی و ذره بین خود را به همراه دارند
(0/1000)
1402/7/8
0