یادداشت نرگس زنجانی
دیروز
مربای گل، حس نوستالژی را در من دهه شصتی زنده کرد. بوی نفت پیچید توی مشامم و یاد خاله بازی های دم در خانه مان افتادم. از آنجایی که تُرک هستم تمام کلمات را توی ذهنم به ترکی برگردان کردم .برایم خوشمزه بود. مثلا ما در زبان ترکی به اعتراض به ریخت و پاش خانه، می گوییم : اِو گِدر:خونه داره میره . این مدل جملات در کتاب بسیار استفاده شده. کتاب زمینه ی خوبی را برای مخاطب آماده می کند تا با فرهنگ تبریز ، مثل های ترکی و اصطلاحات آن آشنا شود. راوی یک زن تبریزیست که با زبان شیرین خودش ماجراهای دو پسر که دوقلو اند و یکدانه دخترش را در روزهای دوری شوهرش روایت می کند. همسایه ها نقش پررنگی دارند و دل آدم برای آن روزها غنج می رود. روزهایی که با سختی ها و محرومیت ها ،همسایه های فضول و حال خوب کن داشتیم:)
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.