یادداشت حسین

حسین

حسین

1402/2/21

        زیبا بود. فقط این‌که ای کاش واقعی‌تر بود و نشان می‌داد که در دوران سوگ (و حتی در طولِ زندگی)، بیشتر اوقات آدم‌ها تا این حد از طرف اطرافیان و دوستان و حتی خانواده ‌حمایت نمیشن. خیلی از اوقات تنها میشن. و اگر چیزی باشه که از مرگ عزیزان دردناک‌تره، تنها موندنه.

اما پشتِ این خیال‌راحتی، یک چیز دیگر هم بود: یک چیز تیره و سخت وسط دلم؛ توی عمق سینه‌ام. گریه‌ام مثل وقت‌هایی نبود که می‌دانی حالا همه‌چیز بهتر شده. ضجه‌ی قرمز و داغی بود از چیزهایی که هنوز درد دارند؛ آن‌قدر که دیگر نمی‌توانی فکر کنی. پس دیگر فکر نکردم و ریختمش بیرون؛ با یک عالمه اشک و سروصدا.
      
4

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.