یادداشت مهدی کرامتی
1402/1/27
«همهی ما به دنبال خوشبختی هستیم و تمام زندگیمان را که همین تکاپوهای روز و شب باشد، در راستای رسیدن به آن مصرف میکنیم. هر کدام از ما تعریفی برای خوشبختی انسان داریم و براساس آن است که زندگیمان را پی میریزیم. امّا همهی ما میدانیم که برداشتهای ما میتوانند صحیح و میتوانند غلط باشند، یعنی امکان دارد چیزی را به اشتباه مایهی خوشبختیمان بدانیم، چیزی که اتفاقاً مایهی بدبختیمان خواهد بود! بنابراین، ضروری است که دربارهی مسائلی که مربوط به خوشبختی است، به خوبی تأمل کنیم و در غیر این صورت، امکان دارد در همین تاریکی، ناگهان به درون چاهی سقوط کنیم. میتوانم این کتاب را «هندسهی خوشبختی» نام گذاری کنم: کتابی که به روشی بسیار جالب و بیانی بسیار لطیف، به تحقیق دربارهی این میپردازد که خوشبختی انسان چیست و چگونه باید آن را به دست آورد. کتابْ گام به گام با ادلهی ساده و محکم پیش میرود و پیوستگی آن همواره حفظ میشود و همین مطلب، این کتاب را مانند شکل هندسی منظمی در میآورد که اجزای آن، در ارتباط با هم، تصویر زیبایی را خلق کردهاند. گرچه این کتاب برای نوجوانان نوشته شده است، امّا همان طور که در مقدمه هم هست، کتابی آموزشی است؛ یعنی باید توسط استادی که بر روی مطالب اشراف کاری دارد ارائه شود. بنابراین، توصیه میکنم که برای فهم عمیق کتاب، از افرادی که آشنای به «حکمت متعالیه» هستند درخواست کنید که آن را برایتان توضیح بدهند و یا این که قبل از شروع مطالعهی کتاب یا دست کم همراه با آن، کتاب «فطرت» از متفکر عظیمْ استاد مرتضی مطهری را مطالعه کنید. سبک نوشتاری علامهی طباطبایی (روحیلهالفداء) همواره بسیار ساده، موجز و در عین حال بسیار بسیار دقیق است، بنابراین ممکن است بعد از مراجعه به این کتابْ خیال کنید که بنده بزرگنمایی کردهام، اما آشنایان با قلم استادْ دغدغهی بنده را درک میکنند. چنان که حضرت آیتالله جوادی آملی در تقریظی که بر این کتاب نوشتهاند، ظاهر آن را ساده و باطن آن را عمیق توصیف فرمودهاند.
(0/1000)
1402/8/26
1