یادداشت سیده فاطمه مطهری

        نمی‌دونم چرا منو یاد اون دنیا انداخت. منِ انسانِ گرفتار در دنیای مادی که از مرگ و رفتن به دنیای ابدی و آخرت میترسم، غافل از اینکه اونجا اصل و امن‌ه. البته این تعبیر درصورتی که آدم خوبی باشم درسته ولی در کل داستان این کتاب، منو یاد همچین موضوعی انداخت

داستان چیه؟ آدمی که یک طرف دیوار بلندی زندگی میکنه و معتقده اون سمت دیوار خطرناکه، یه دیو و حیوانات درنده اونور هستند که میخورنش ولی چون این‌ور دیواره، در سلامت و امنیته، غافل از اینکه آب اومده اینور دیوار و غیر از خطر غرق‌شدگی، کوسه و ماهی‌های آدم‌خوار بهش دارن نزدیک میشن. در آخر چی میشه؟ غول اونور دیوار کمکش میکنه و نجاتش میده 

کتاب به درد کودکی که اضطراب و ترس زیاد و نابجا داره، به نظرم خوبه