یادداشت سیدسجادحسینی
1403/3/26
3.9
50
ارمیا معمر، به آمریکا میرود. آلبالالیلوالا... ارمیا عاشق میشود... آلبالالیلوالا... ارمیا دنبال خانه میگردد، دنبال شغل، دنبال زندگی! آلبالالیلوالا... سهراب از یک جایی به بعد حرف نمیزند، از دیسکوریکسو! بیوتن یعنی بیرگ! البته وطن کسی که دسته نداشته باشد تا بشود دستهاش را هم گرفت میشود گفت: بیوتن! آلبالالیلوالا... خشی میگوید: و دیگر آسمان را نخواهی دید! نویسنده مینویسد: ارمیا... نیمه سنتی... نیمه مدرن... ارمیا نامه سوزی را میخواند که نوشته: دلم تنگ شده است برای وتن... آلبالالیلوالا... مسخ، رحمت خدا، غایت وجودی، آلبلالیلوالا... ارمیا تغییر میکند! اللهم ارحم من لایرحمه العباد و اقبل من لا یقبله البلاد سلام بر سهراب سلام بر مولا هنوز یک سیلورمن هست که آرام بگوید: آلبالالیلوالا...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.