یادداشت محدثه سهامی

        "تصرف عدوانی "

داستان درباره زن شاعر و مقاله نویس ۳۱ ساله اس به نام استر که در مسیر زندگیش با هوگو آشنا می‌شه و همین آشنایی زندگیش رو دستخوش تغییرات زیادی می‌کنه...

ما همیشه تصور مثبتی از کلمه امید داریم اما آیا امیدواری همیشه خوبه ؟

با خوندن داستان واقعا می‌تونستم همزاد پنداری کنم با استر ؛
اینکه واقعیت رو نمی‌دید و به خیالات خودش چنگ می‌زد.
اینکه تلاش می‌کرد همه چیز رو اونطور که دوست داره تفسیر کنه با اینکه خودش هم می‌دونه اوضاع از چه قراره.
این تلاش مذبوحانه برای فرار از واقعیت خیلی برام آشنا بود.

پ.ن : کتاب با اینکه موضوع خیلی ساده‌ای داره اما متنش سنگینه و جملات فلسفی توش زیاد به کار رفته .
حتی حس می‌کنم یک‌جاهایی زیادی جملات رو سخت و پیچیده کرده حالا این پیچیدگی قلم نویسنده‌اس یا در نتیجه ترجمه به این شکل شده رو نمی‌دونم.