یادداشت حلما آقاسی
1403/6/7
3.1
4
معمولا کم پیش می آید که یک نقد کاملا منفی درمورد یک کتاب بنویسم. شاید میتوانستم بخاطر ایده کلی طرح داستان، امتیاز بالاتری به این کتاب بدهم، اما متاسفانه نویسنده ایده جذاب و جدیدش را در اواسط کتاب با مبهم نویسی و ذهن شلوغ خودش، خراب کرد. ذهنی که میتوانست با کمی مرتب تر شدنش، یک داستان بی نقص را پدید آورد. چیزی که در تمام کتاب آزارم میداد، نوع نوشتار نویسنده بود، که از یک اتفاق به اتفاقی دیگر میپرید و وقتی دوباره به سراغ آن اتفاق برمیگشت، خواننده دیگر جزئیات اتفاق قبلی را خوب بخاطر نداشت...! شاید این نوع نوشتار در ژانر کتاب های دیگر قابل قبول باشد،اما در ژانر کتاب جنایی_معمایی اصلا چنین چیزی قابل قبول نیست. نکته قابل توجه دیگر این کتاب، پایان نامفهوم و عجیبش است که خواننده را بشدت گیج میکند! همینطور محتوای کتاب، به هیچ وجه محتوای خوبی نیست و اصلا کتابی نیست که بخواهم به کسی معرفی کنم، چون طرفداران ژانر کتاب جنایی_معمایی میتوانند به راحتی سراغ کتاب دیگری بروند و از سطر های آغازین کتاب، تا آخرین جمله کتاب، لذت ببرند.
(0/1000)
نظرات
1403/6/15
بیرون ذهن من. نرگس. تلخ تر از شیرین. چتر تابستان. پسری که قبلا بودم. بیهوشی.(اگه بازم خواستی بگو)
1
1403/6/14
1