یادداشت امیرمحمد حبیب پوریان

        بسم ﷲ، 
چه زیبا نوشت آن رهگذر  شب های خیابان های خلوت تاریخ و فارسی؛ رضا رهگذر 
، نام او فارقلیط است،  که با روح حق اید و تازیان احمدش نامند،  ،  ،،، آری ای مرد! در سِفْرِ پنجم تورات امده است:  همانا من،  از برادران قوم بنی اسرائیل،  ایشان را پیامبری چون تو برانگیزم، و سخن خویش را در دهان او قرار دهم،،،،،،،،مصحفی است،  شاید نه از دل تاریخ،  بلکه مسافر تاریخ،  کتاب های زیادی درمورد گوناگون ترین تکه های تاریخ واضح، در سراسر جهان،  شکوفه داده اند،،،،  اما کدام نویسنده سراغ یکی از مبهم ترین تاریخ ها می رود،،،  زمانی که اعراب تازه از زمان عبدالشمس،  نوشتن اغازیدند،  کدام کس به ان دوران سفر می کند و کتابی ۶۰۰ صفحه ای از درون قفسه خاک خورده ی داستان های در اغاز چشم گشودن پیامبر، می نویسد؟ شاید بخاطر همین رهگذر نام شد، چون همیشه راهی خیابان های خلوت است و اینبار هم خیابان زندگانی پیامبر را فتح کرده است،،،،،  با سختی های عمار و یاسر، گل ها پژمرده شدند و با هجرت ها  ،  دوباره شکوفه ها.  گل شدند،  و این  چیزی است که کتاب را نه دارای یک پیچ داستانی،  که دارای چند پیچ،  در یک جسم   ،  و در یک زمان می کند،  یک بار فرات را می گشاید و دیگر بار شلاق را بر  زانوان اسلام می کوبد،  ،،،  در کل شاهکاری است بی کم و کاست و با سال ها تحقیق،،،، 
کمی که دقت کنید،  در مواقع لازم،  متن سجع می گیرد و کشتی لنگر هایش را بر دریا ی خویش می اندازد و دوباره به کنکاش در اقیانوس بر می گردد،،،،،کلمات انگار هر کدامشان ( نه الماس اند و گوهر؛) جواهر شناسی ماهر اند که صفت را به موصوف،  عقد می کنند و باعث حرکتی از روی تحسین می شوند،،، 
ابتدا هر لحظه را ازچندین زبان روایت می کند،  (دید تلفیقی) معمولا شیوه ی غریبی است،،،،،  یک بار همکلام حارث شویم و دیگر بار هم کلام ابوبکر و عبدالمطلب،،،،  سپس شوق کودکی در نویسنده جاری می گردد و در اواخر جلد دو و سه،  سبک نامه انگاری،،،  یا به طور راحت،  بابا لنگ درازی،،، روی می اورد٠
اما از ادبیات به کنار،  تاریخ و صحت  مطالب ( نه رویداد های دینی دقیق)  و پازل چینی های نویسنده، اکثرا از روی مطالعه و تحقیق است و کمتر کتابی چنین پیدا می شود که هم رمان زندگی احمد را بخوانی،  هم تاریخ اخبار مکه،  هم داستان هویزه سردار ساسانی که مورد تایید است و در کتاب حسن پیرنیا هم امده،  هم رویداد های عصر اسلام؛.....