یادداشت شکیبا غزنوی
1404/4/10

یادداشت کتاب بازمانده روز کتابی که اردیبهشت رو باهاش گذروندم... ازون کتابهایی که ممکنه حوصله تو سر ببره. بازمانده روز، اشاره به این جمله کلیدی داستان داره که: باقی مانده روز، شب است و اغلب انسان ها از رسیدن شب خوشحال میشن. باقی مانده روز، با یه سیر داستانی آهسته از سرنوشت پیش خدمتی به اسم استیونز قصد داره این مفهوم رو بهت برسونه که اگر فکر میکنی روزِ عمرت تموم شده، خوشحال باش که باقی مانده روزت یعنی شب هنوز هست و فرصت لذت بردن از اون رو هنوز داری... کتاب رو که تموم کردم،از پایانش هم شوکه و هم ذوق زده شدم. وقتی معنی عنوان کتاب رو فهمیدم، منتظر پایان سفر استیونز و نتیجه ای که میگیره و انتخابی که برای باقیمانده روزش میکنه بودم. خیلی شوکه شدم وقتی مجدد تصمیم گرفت باقیمانده روزش رو هم به خدمت به آقای فارادی بگذرونه، اما این بار سعی کنه شوخ طبعی رو چاشنی کارش کنه! چقدر ناگواره که انسان سعی میکنه متوجه اشتباهاتش نشه و زمانی که متوجه میشه هم کاری جز تکرار اشتباهاتش نمیکنه😔 تلنگر شدیدی بود این پایان👏👏 از میس کنتن تشکر میکنم که خودش رو شریک سرنوشت تکراری استیونز نکرد.😁
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.