یادداشت مهدی منزوی

        
"داستان یک شهر" اثر مرحوم "احمد محمود (۱۳۱۰-۱۳۸۱)"
این داستان ادامه رمان " همسایه ها" هست ولی خیلی ارتباطی به اون داستان نداره در واقع ادامه زندگینامه "خالد" هست. از نظر زمانی چند سال از اون موقع گذشته، خالد به دانشکده افسری رفته ولی در جریان کودتا ۲۸ مرداد دستگیر شده و بعد از مدتی بازداشت به بندر لنگه تبعید شده.
رمان نسبتا بلند هست و طولانی تر از رمان قبلی، ضمن شخصیت پردازی در بندر لنگه و بندر کنگ به معضلات اجتماعی اون دوران هم میپردازه از جمله قاچاق از کشورهای جنوب خلیج فارس، دختران فراری، فقر، نابرابری و فساد ارتش. 
غیر از پرداختن به زندگی کسالت بار یک تبعیدی، نویسنده انگار یادش اومده که خیلی مطالب درباره بازداشتگاه و بازجویی از کتاب قبل جامونده و دلش نمیاد اونها رو بازگو نکنه! برای همین یک فلش بک داره به دوران قبل تبعید. مثل نیمه دوم رمان همسایه ها مفصلا درباره بازجویی و شکنجه و اعتراف و خیانت و دست آخر اعدام افسران و "دکتر فاطمی" بعد از کودتا میپردازه. روایت شکنجه ها که دوباره دل آدم رو ریش میکنه ولی انگار خاطرات نویسندس و نمیتونه از ذهنش پاک کنه. 
الان که کتاب رو میخونم و گرایش نویسنده به حزب توده هم در واقعیت و هم در داستان مبرهن هست، واقعا برام سوال میشه که این همه تحمل درد و رنج و عذاب برای مبارزه با سلطنت و رسیدن به حکومتی شبیه روسیه استالینی یا نهایت پوتینی امروزه بوده؟ تلاش برای دراومدن از چاهی به چاهه دیگه! چه جانها و جوانهایی که بیهوده تباه شدن! شاید آیندگان هم درباره ما اینطور فکر کنن.
این کتاب چاپ سال ۱۳۵۸ هست. نمیدونم چاپ های بعدی چقدر سانسور دارن چون بهرحال سانسوری داره. من از رادیو لُقانطه با خوانش "ناصر زراعتی" گوش کردم که خوب بود ایرادات صدابرداری همسایه ها رو هم نداشت.

#داستان_یک_شهر #احمد_محمود #رادیو_لُقانطه