یادداشت ری‌را

ری‌را

ری‌را

1402/6/31

خالکوب آشویتس
        عاشقانه های لالی و گیتا اونم درست وسط جنگ باعث میشد هر لحظه نگران این باشم که نکنه الان دیگه همه چیز تموم بشه 
آخ که چقدر حس قشنگی از کلمات لالی برای احساساتش میگرفتم
و گیتا ... چقدر دختر جالبی بود 
عشق بین این دو نفر حتی احساس من رو هم قلقلک میداد
و اما کرکتر های دیگه مثل لئون یا دانا یا... حقشون مرگ نبود :) 
مخصوصا لئون که بعد از اون اتفاقات لیاقت تجربه آرامش زندگی رو داشت، آدم های زیادی توی کتاب از بین رفتن که وحشتناک بودن جنگ‌رو هر لحظه تو صورتم میکوبید، من به پای این کتاب اشک ریختم و لذت بردم از ورق زدن هر صفحه‌اش، امیداورم هرکسی این کتاب رو میخونه ازش به اندازه‌ی من لذت ببره !:)

      

10

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.