یادداشت Elahe

Elahe

1400/08/28

                این رمان با وجود نسبتا کوتاه بودنش، از جمله زیباترین کتاب¬های آقای محمود دولت آبادی به¬شمار می¬آید. 
سلوک روایت عاشقانه رابطه میان قیس و معشوقه او است. داستان به شیوه¬ای گم و مرموز آغاز می¬شود، جایی که قیس در خیابان و بر روی نیمکت فردی را می¬بیند بسیار شبیه به خود. 
قیس که اختلاف سنی نسبتا زیادی با معشوقه¬اش دارد و مدت¬هاست که این رابطه پابرجاست. گفتگوها و نحوه بیان احساسات میان این دو نفر بسیار دلنشین و خواندنی است. خواننده حس میکند که سخن از عمق جان برمی-آید. 
با وجود آن که رمان از زبان قیس نقل میشود، بدیهی است که باید شرایط را از دید معشوقه او نیز دید. جناب دولت آبادی این کار را به وسیله روایت شرایط خانوادگی معشوقه¬ او بیان می¬کند تا خواننده مسلط بر داستان باشد. 
اکنون که ده سال از رابطه میان این دو میگذرد و معشوقه در آستانه سی سالگی خود است، دیگر تنها بیان حس کافی نیست. او نیاز به اطمینان و آینده دارد. اتفاقاتی که در خانه او می¬افتد و روایت برخورد و صحبت¬های تک تک افراد خانواده او، از پدر گرفته تا خواهرها، نشان از تحت فشار بودن او دارد. که نمایشگر آن است که زندگی فراتر از احساسات پیش می¬رود. 
حال قیس میانه همه چیز قرار گرفته است و غمی که بر دوشش سنگینی میکند جان فرساست. 
نثر رمان را نه میتوان در دسته ساده قرار داد و نه سخت. کلمات و مفاهیم واضح و صریح هستند اما نحوه بیان پیچیدگی خاص نثر جناب دولت آبادی را دارد. 
از لحاظ زیبایی عبارات، کتاب بسیار بسیار عمیق و دلنشینی است و در عین حال دردناک.
خواننده اگر خودش را  به¬جای هر شخصیتی قرار دهد، به او حق¬هایی خواهد داد و این بیچارگی انسان¬ها دردناک است. 
این کتاب و داستان تا حدودی شبیه به کتاب¬ شب¬های روشن داستایفسکی و یا تقریبا کتاب¬های دیگر جناب دولت آبادی است. 
اگر به نثر و شیوه بیان آقای دولت آبادی علاقمند هستید، در اینصورت این کتاب یکی از بهترین گزینه¬ها برای شما  خواهد بود.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.