یادداشت Zahra Sarmadi

Zahra Sarmadi

Zahra Sarmadi

1404/5/11

روایتی نفس
        روایتی نفس‌گیر از جنگ، خیانت و انتخاب‌های سخت دختری که هرچه جلوتر می‌رود، بیشتر در باتلاق قدرت فرو می‌رود.


      
59

11

(0/1000)

نظرات

به بهههههه
میبینم چندتا شوکه شده داریم
کشته ندیم این وسط صلوااااات 😁😁
4

0

Zahra Sarmadi

Zahra Sarmadi

1404/5/11

وایی اینقدر حرصص خوردمم ، از اعصبانیت خنده هیستریک بم دست داد😂 

0

خدایااااا
چی داشت آخرش که حرصتو درآورد ؟! 😅😅
@ZahraSarmadi 

0

Zahra Sarmadi

Zahra Sarmadi

1404/5/11

جوری که کیتای رونین رو ازاد کرد شکنجه بود برام.😂نمیتونم بیش از این بگم اسپویل بشه
@Lighthouse 

0

وای دقیقا منم خیلی ازش متنفر شدم 
اول ازش خوشم میومد فکر میکردم  رین رو دوست داره و صددرصد میدونستم بهم نمیرسن 
ماتم گرفته بودم  
آخه اول خیلی خوب بووود😪😭
1

1

Zahra Sarmadi

Zahra Sarmadi

1404/5/11

اره خیلی ناراحت شدمم ازش سواستفاده کرد وای اونجاش بدتر بود خنجر زد بهش، فقط میگفتم این چشه ، خود اونم شمنه و  رین رو کامل درک میکنه ولی جز ی اشراف زاده خودخواه چیزی نبود🥺🥺 

1