یادداشت زهرا ساعدی

زهرا ساعدی

زهرا ساعدی

2 روز پیش

        در مورد ایشی‌گورو زیاد شنیده بودم اما هنوز از نوشته‌هایش نخوانده بودم. دیشب خیلی اتفاقی «منظر پریده‌رنگ تپه‌ها» را برداشتم و انتخابی بسیار خوب بود، در حدی که همان دیشب تمامش هم کردم.
کتاب در مورد زنی ژاپنی است که در لندن زندگی می‌کند، اما بیشتر در مورد خاطراتش در ژاپن و ناگازاکی حرف می‌زند. داستان از دختر زن که به دیدارش می‌آید و یادآوری خودکشی دختر بزرگ‌تر شروع می‌شود و به ژاپن و ساچیکو، همسایه‌ی راوی که مادری نه چندان خوب برای دخترش ماریکو است و سودای رفتن به آمریکا در سر دارد می‌رسیم. 
داستان کتاب پرکشش و نفس‌گیر بود. راستش من در سه چهارم کتاب دلشوره داشتم و مدام منتظر بودم اتفاقی ناگوار و ترسناک رخ دهد که خب این اتفاق به این شکل رخ نداد و از ماجرای هولناک همان اول کتاب باخبر می‌شویم. از کنار تعدادی از شخصیت‌ها صرفا رد می‌شویم و چیز زیادی درموردشان نمی‌فهمیم اما این آزاردهنده نیست.
به جز داستان که ظاهر ماجراست، نویسنده ژاپن سنتی، ژاپن مدرن و دنیای غرب را مقایسه می‌کند، ژاپن سنتی پر از افتخارات دروغین و بزرگنمایی است، ژاپن مدرن به دنبال بازسازی سریع است و در دنیای غرب همه چیز به‌خصوص برای زن‌ها راحت‌تر است. دختر راوی که به دیدنش می‌آید در انگلیسی زندگی خوبی دارد و ساچیکو برای زندگی بهتر دخترش رویای آمریکا در سر دارد. 
نکته‌ی دیگر در مورد کتاب که در نقد و نظرها به آن برخوردم و گویا یکی از تئوری‌های قوی کتاب است، فرضیه‌ی یکی بودن ساچیکو و اتسوکو راوی کتاب و ماریکو دختر ساچیکو و کیکو دختر اتسوکو  است. راوی بارها اشاره می‌کند حافظه‌اش چندان دقیق نیست و انگار مه گرفته و در درستی روایتی که بیان می‌کند تردید دارد. همین باعث می‌شود این فرضیه پیش بیاید که راوی زندگی خودش را از دریچه‌ی زندگی ساچیکو روایت می‌کند و دوست ندارد تلخی‌ها را به یاد بیاورد. دو زن شباهت‌هایی هم دارند که راوی به بعضی از آن‌ها اشاره می‌کند و بعضی را ما متوجه می‌شویم مثلا زندگی ناخوب دختر هر دو شخصیت در دنیای غرب. کیکو خود را می‌کشد و ماریکو به رفتن راضی نیست و دوست پسر آمریکایی مادرش را دوست ندارد. کیکو نیز با پدر بریتانیایی‌اش رابطه‌ی خوبی نداشت. 
به نظر خود من این دو نفر یکی نیستند اما خیلی وقت‌ها اتسوکو شباهت‌هایی بین زندگی خودش و ساچیکو می‌بیند و حتی گاهی زندگی ساچیکو مثل پیش‌بینی شومی است که اتسوکو محکوم به اجرای آن است. اتسوکو حین بارداری از اینکه مادر بدی بشود می‌ترسد و ساچیکو مادر خوبی نیست.
تنها چیزی که در مورد این کتاب دوست نداشتم ترجمه‌اش بود. به نظرم لحن غیررسمی کتاب خیلی جاها از روال خارج شده بود و اصطلاحات عامیانه با تصور پر ادب و آداب ژاپنی جوردرنمی‌آمد.
کتاب را بسیار دوست داشتم و مشتاقم از ایشی گورو داستان‌های دیگری بخوانم.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.