یادداشت Sahar Dianati
1404/1/1
و کتاب نیمه تمام دیگر... وقتی "سوسک" را میخوانم، حس میکنم مکایوان میخواهد با سیاست بازی کند، اما این بازی همیشه جذاب از آب درنمیآید. ایده تبدیل شدن یک سوسک به نخستوزیر بریتانیا کنایه جالبی است، اما روایت کتاب گاهی آنقدر کند و پراکنده میشود که میتواند خوانندهای را که خیلی درگیر مسائل سیاسی نیست، خسته کند. مشکل اصلی این است که داستان کشش بالایی ندارد. مکایوان فضای پوچ و مضحکی خلق کرده که انگار قرار است انتقادی به سیاستمدارانی باشد که با وعدههای توخالی و تصمیمهای غیرمنطقی، مردم را فریب میدهند. اما لحن کتاب در بعضی قسمتها آنقدر پیچیده و مبهم میشود که ممکن است خواننده حتی نداند چه کسی در حال حرف زدن است یا موقعیت دقیق دیالوگها چیست. به همین دلیل، بعضی جاها احساس میکنی که درگیر یک گفتوگوی سیاسی خستهکننده شدهای، بدون اینکه مطمئن باشی این بحثها قرار است به کجا برسند. با این حال، نقدهای تند و تیز کتاب به سیاست امروز را نمیتوان نادیده گرفت. مکایوان با زبانی کنایهآمیز نشان میدهد که چگونه سیاستمداران میتوانند با شعارهای عامهپسند و تصمیمهایی که بیشتر از منطق، بر احساسات مردم سوارند، خود را قهرمان جلوه دهند. اما در نهایت، اگر انتظار یک داستان پرکشش و جذاب را دارید، این کتاب احتمالاً برایتان خستهکننده خواهد بود، مگر اینکه عمیقاً به کنایههای سیاسی علاقه داشته باشید. و در آخر بهترین جمله برای توصیف این کتاب: گاهی به طعنههایش لبخند میزنی، اما گاهی هم ممکن است آن را کنار بگذاری، چون روایتش آنقدر جذاب پیش نمیرود که تا پایان همراهش بمانی. سین.دال
(0/1000)
مصطفی رفعت
1404/1/2
1