یادداشت نگار
1402/9/15
(حاوی اسپویلر) قطعا کتابی بود که ارزش حداقل یک بار خوندن رو داشته باشه. نفس گیر بود و تا آخرش نمیشد زمین گذاشتش. اما یکسری ایراداتی داشت که خیلی روی اعصاب و روان شخص من میرفت. =))) اولیش این بود که پلات داستان خیلی خیلی راحت قابل حدس بود؛ یعنی توی همون حدس های اولیه میشد حدس زد که قاتل کیه. ولی بنظر من یکی از بزرگترین ایرادات کتاب این بود که دید پلیس رو به عنوان شخصی در نظر گرفته بود که "حقیقت" ماجرا رو میدونه. پلیسی که اونجا حضور نداشته و آخرین شخصی که در صحنه کنار جسد لیز پیدا کرده ارینه، قاعدتا ارین رو توی صدر لیست مظنونینش میزاره. بنظر من حتی اگر نمیخواست به این مسئله بپردازه که ارین مظنون شده و صحنه دادگاه و بازجویی پلیس براش بنویسه حداقل باید یه اشاره کوچیکی میزد به این که پلیس ارین رو یکی از مظنونین قرار داده ولو اینکه رفع اتهام شده. حتی با توجه به شواهد خیلی خیلی منطقیه که ارین قاتل باشه؛ ارین staff key داشته و میتونسته به همه اتاقا وارد بشه، ارین به آشپزخونه و غذایی که همه مهمونا میخوردن دسترسی داشته، ارین حتی میتونسته کلید دنی رو بدزده برای این که وانمود کنه قاتل یکی از همون مهموناست و مهم تر از همه این که ارین رسما کسی بود که برای الیوت اون قهوه رو درست کرد. و به قول تافر چقدر ممکنه یکی توی دوتا حادثه بهمن گیر کنه و جون سالم به در ببره؟ جدای از همه اینا ارین آخرین کسی بوده که با لیز بوده و کنار جسد اون پیدا شده-لیزی که کل گروه معتقدن خیلی آرومه و آزارش به هیچکس نمیرسه و انقدر از قاتل نبودش مطمئنن که امکان نداره بتونه یه قاتل بالقوه باشه و انقد بهش توجه نمیشه که مدام در پس زمینه محو میشه-حداقل یکی از افراد اون گروه باید به ارین مشکوک میشدن. من نوعی به عنوان خواننده کتاب قطعا متوجهم که ارین قاتل نیست ولی نویسنده ضعیف عمل کرده و به دید پلیس نسبت به کل قضیه نگاه نکرده. یکی دیگه از ایراد های خیلی بولد و واضحش این بود که بک استوری ای برای یکی از شخصیت های اصلی یا همون ارین تولید کرد که به هیچ دردی نمیخورد و کاملا قابل چشم پوشی بود. سرجمع میشه گفت کتاب خوبی برای یک بار خوندن و لذت بردن بود، هرچند که نویسنده پایانش رو کاملا با آب بندی جمع کرده بود. =)))
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.