یادداشت علی حاجی‌اکبری

فتح خون
        برخی وقایع در محدوده‌ی زمان و مکان باقی نمی‌مانند و بُعدِ تاریخی پیدا می‌کنند؛ مانند عاشورا که جاری در اعصار است. در هر عصری به این حقیقت زنده مراجعه کرده‌‌اند و از دریچه‌ی روزگار خودشان به آن نگریسته‌اند؛ با برداشت‌شان وجهی از آن را آشکار کرده‌اند.
یکی از مراجعات معاصر که با توجّه به روح زمانه‌ی ما عاشورا را بازخوانی کرده، فتح خون سیّد مرتضی آوینی است. این کتاب با برداشت معاصرش انسان امروزی را با حماسه‌ی یادشده پیوند می‌دهد؛ مثلاً فردیّت از مولّفه‌هایی است که ما را از هم‌نوعان‌مان در تمدّن‌های گذشته متمایز می‌کند؛ نحوی از فردیّت که ما تجربه می‌کنیم و ایشان درکی از آن نداشتند. و تو انسان تنهای قرن بیستم و بیست‌ویکم در آینه‌ی فتح خون می‌خوانی که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی که تشنه‌ی خون تو است و انتظار تو را می‌کشد تا تو زنجیر خاک از پای اراده‌ات بگشایی و... .
پس سیّد مرتضی آوینی که از یک سو روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و سایر دریچه‌های نظری معاصر را می‌شناسد و از دیگر سو با حضرت سیّد الشّهدا_علیه السّلام_ پیوندی قلبی برقرار کرده، روزنی به آن حماسه‌ی تاریخی می‌گشاید و از ما دعوت می‌کند گوش جان‌مان را به‌ندای امامِ این عصر و زمان باز کنیم، که گروهی از مسلمانان او را صاحب عصر و زمان می‌خوانند.
      
13

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.