یادداشت عارفه قدسی فر

راهنمای مردن با گیاهان دارویی
        خواندن این کتاب، زمان زیادی را به نسبت تعداد صفحاتش گرفت. در واقع علیرغم کششی که در من ایجاد می‌کرد، سنگینی  فضای داستان نمی‌گذاشت پشت سر هم بخوانمش و در هر نوبت  فقط چند صفحه از آن را میخواندم و هضم می‌کردم. 
کتابی پر از توصیفات جزیی و دقیق، انگار که نویسنده، شخصیت اصلی داستانش را زندگی کرده باشد یا حتی با الهام از خودی که نزدیک به شخصیتِ اصلی داستان است، آن‌را نوشته باشد.
دنیای متفاوت  راوی(شخصیت اصلی داستان) آن‌قدر شفاف به تصویر کشیده شده که همه ابهام، تیرگی، اندوه و حسرت‌های  دنیایش برای خواننده ، ملموس خواهد شد. در حین خواندن داستان، می‌شود ترس و دلهره‌ای  مداوم را تجربه کرد اما  این ترس و دلهره، نهفته است  در توصیف شمرده شمرده لحظات و  بیانِ مرحله‌به مرحله‌ی اتفاقات  از سوی  راوی  و همین  دلهره و  طمانینه‌ی  توامان، احساس عجیب  و متناقضی را در خواننده ایجاد می‌کند. 

عطیه عطارزاده با ریتم خوبی داستان را پیش می‌برد و  حال‌و هوای  حاکم بر داستان را  تا پایانِ کتاب حفظ می‌کند. او  با عبارت‌های کوتاه، جزییات  داستان را به گونه‌ای  آرام و نافذ  به قلم در می‌آورد چنان‌که عمیقاً  در ذهن  خواننده نقش می‌بندد و  گاهی حتی ناگفته‌های داستان، برایش تصویر می‌شود. 
کتاب متفاوتی بود، پیشنهاد می‌کنم. 
      
321

16

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.