یادداشت امیر ابراهیمی
1401/2/27
من خیلی رمانخون نبودم ولی از دنبال کردن رمانها و نظرات و تاثیرگذاری متنوع داستانها همیشه شگفت زده میشم و همین رو یکی از ویژگیهای رمان میدونم. تلاش فوق العادهای دیگر از امیرخانی در این رمان واقعا غیر قابل انکار هست ولی به نظرم مسائل جمعیت حال حاضر ما اجازه رشد قیدارها رو نمیده چه در صورت پهلوانی یا مردانگیاش چه در صورت درویش مسلکی و مردممدارانهاش؛ البته افزایش جمعیت و بحرانها و مسائلش ضرورت اجتناب ناپذیر دوران جدید بود و شاید پیشبینیاش محال. وجود این گونه آدمها را بکلی نمیشود نفی کرد ولی آیا رمان امیرخانی کمکی به حل مشکل اخلاق در دنیای جدید میکند؟ ما که در کشورمان کم خیریه و انجمن مردمنهاد از بالا نداشتیم چرا از پایین شروع نکنیم؟ یک ویژگی رمان دست ردِ محضری به حکومت و هرگونه لطفی از بالا بود که از نویسندهی نفحات نفت بعید نبود و من دلم میخواد بگم امروز هم همان قیدار است و همان آش و همان کاسه...استثناها به کنار قیدار در این رمان تعلق خاصی که ادارهجاتیها و دیگر قشرها به خردهفرهنگ گروه خودشان دارند را به راحتی زیرپا میگذاشت یا برای مدت کوتاهی معلق میکرد و به نوعی قهرمان طلایهدار داستان بود که با پول، غذا و زبان سعی میکرد هم کار بکند هم مایه خیر باشد و رذیلتهای اخلاقی را هم با فنهای مخصوص به خودش دفع میکرد مثل خبرچینی و از این حیث رمان کمککننده بود و برای من که ویژگیهای خوب کمی دارم نگران کننده. اگر دوست داشتید رمان را بخوانید حتما جوری براش وقت بذارید که هم لذتش از بین نره هم بعضی لحظات مشکلفهمش از دست نره
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.