یادداشت پانیذ مالکی

                داستان کتاب خیلی خیلی قشنگ و جالب بود.. از اون کلاسیک های پر تجملاتی که تو توش اسم های باکلاس و آدمای باکلاس و رفتارهای با کلاس میبینی. این کتاب تورو میکشونه به اوایل قرن ۲۰ام، زمانی که آدما بعد از جنگ جهانی کامل متحول شدن؛ از سبک زندگی گرفته تا سبک لباس پوشیدن و رفتار کردن.. داستان در واقع از زبان نیک کاروِی گفته میشه، کسی که کنار خونه ی گتسبی زندگی می‌کرد و شاهد تمام جشن های بزرگ و با شکوهی که برگزار می‌کرد بود. گتسبی شخصی مرموز و پولدار که حرفای زیادی راجبش میگفتن، افراد به مهمونی تو خونش میرفتن ولی کسی اونو نمیشناخت و نمی‌دید..اما گتسبی این مهمونی ها رو برگزار می‌کرد تا شاید روزی عشق سابق خودشو تو مهمونی ببینه..آشنایی او با نیک، گتسبی رو به خواستش نزدیک‌تر میکنه..و نیک ناخواسته وارد تراژدی بزرگ زندگی گتسبی میشه.
درکل داستان خیلی خوبی داشت، ولی ترجمه ی این کتابو دوست نداشتم و همین باعث می‌شد که طی زمان های مختلف کتابو نصفه رها کنم و وقتی خوندم هم چیز زیادی ازش متوجه نشم. تا اینکه بعد از خوندن کتاب فیلمشو دیدم The Great Gatsby 2013 که کامل شبیه کتابش بود و من تازه بعد از دیدن فیلم فهمیدم که چه داستان قشنگی داشته..
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.