یادداشت مبینا گل‌صفتان

        تاریخ ادبیات فراتر از چیزی‌ست که در کلاس‌های درس تحت این عنوان به خوردمان می‌دادند و می‌دهند! تاریخ ادبیات را نمی‌توان از وضعیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن ادیب جدا کرد. نمی‌توان از ارتباط و اتفاقاتی که بین اعضای جامعه‌ی ادبی آن روزگار جریان دارد جدا کرد اما آنچه که به ما می‌گویند جز تاریخ تولد و فوت و تعدادی از آثار چیز دیگری نیست. حیف و صد حیف!
اما می‌شود جست! می‌شود نامه‌ها، مقاله‌ها، مجله‌ها و روزنامه‌ها را جورید و تاریخ را دید. خوشبختانه در عصر کاغذ خیلی از اتفاق‌ها مکتوب شده و از زمان فقط غباری روی آن را گرفته است که با یک فوت می‌رود.
خوبی آن عصر این بوده که اگر مسئله‌ای بوده با نامه و مقاله‌ نوشتن‌ها در مجلات ادبی بیان می‌شده و به عبارتی دعواها و بحث‌ها و ارتباطات خیلی شفاف‌تر از این عصر مثلا ارتباطات بوده است.
کتاب حاضر شامل مقالاتی‌ست از استاد یوسفعلی میرشکاک. کسی که اگر در فضای ادبیات نفس کشیده باشید و استاد‌های درست و حسابی آن را شناخته باشید نامش برایتان غریب نخواهد بود. مقالات توضیحی و و این‌ها نیستند. اکثرا جوابیه‌هایی بر مصاحبه‌ها یا دیگر مقالات منتشرشده در آن روزگار اند.
مقاله‌ها علاوه‌بر این که منعکس‌کننده تفکر نویسنده و فضای ادبی آن روزگار است، به نظر من ارزش ادبی قابل توجهی دارند و لحن کوبنده و استفاده‌ی هوشمندانه از لغات و اصطلاحات در آن‌ها شیرین و گیراست. اسامی زیادی از اساتید و اهالی ادبیات در مقالات مطرح می‌شود و شنیدن درباره آن‌ها از زبان ایشان لطف دیگری دارد.
باری؛
کتاب برای اهالی ادبیات و آشنایان با استاد میرشکاک جذاب خواهد بود و فکر نمی‌کنم مخاطبین ادبیات از آن لذتی ببرند. (یک سری کتاب‌ها را باید تحت عنوان "برای طرفداران" نام‌گذاری کرد. این هم از همین دسته است و برای طرفداران استاد میرشکاک.)
البته اگر طرفدار پروپاقرص شاملو و اعوان و انصارش هم باشید لذتی نخواهید برد
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.