یادداشت زهرا ساعدی
2 روز پیش
نمیدانم بار چندم بود که میخواندمش. عقل و احساس همیشه برایم کتاب غیرجذابی بود. غرور و تعصب را بیشتر دوست داشتم و عقل و احساس را که خواندم تصمیم گرفتم دیگر از جین آستین چیزی نخوانم. تا این بار. این بار همهچیز تغییر کرد. این بار خیلی بیشتر از دفعات پیش فهمیدمش و دوستش داشتم. بیتابیهای الینور و ماریان هر کدام به شکل خودشان، شکستهایشان، سکوت ناچار الینور همه و همه مرا یاد خودم میانداخت. همذات پنداری چیزی بود که لازمش داشتم و عقل و احساس آن را داشت.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.