یادداشت سهیلا
1403/5/16

رمان "دعبل و زلفا" اثر مظفر سالاری، داستانی تاریخی و عاشقانه است که به زندگی دعبل خزاعی، شاعر چیرهدست و شیعه، در زمان امام کاظم و امام رضا میپردازد. دعبل در بغداد زندگی میکند و سپس به خوزستان میرود. این اثر نه تنها روایتگر عشق عمیق دعبل به زلفا است، بلکه به بررسی اوضاع حکومت هارون و عباسیان و وضعیت جامعه نیز میپردازد. 🌹 در این رمان، دعبل با نثری زیبا و شاعرانه، قصیدهای صد بیتی به نام "تائیه" را در وصف اهل بیت و فضائل و مصیبتهایی که بر آنها رفته، سروده است. او این شعر را در مرو و نزد امام رضا میخواند و حضرت به تمجید او میپردازد. همچنین، دو بیت دیگر نیز در مورد سوریه به شعر دعبل اضافه میشود. ✨ بخشی از تائیه دعبل. دو بیت آخر را امام رضا(ع) به شعر افزوده است: أَ فَاطِمُ لَوْ خِلْتِ الْحُسَيْنَ مُجَدَّلا وَ قَدْ مَاتَ عَطْشَاناً بِشَطِّ فُرَات إِذاً لَلَطَمْتِ الْخَدَّ فَاطِمُ عِنْدَه وَ أَجْرَيْتِ دَمْعَ الْعَيْنِ فِي الْوَجَنَات أَ فَاطِمُ قُومِي يَا ابْنَةَ الْخَيْرِ فَانْدُبِي نُجُومُ سَمَاوَاتٍ بِأَرْضِ فَلَاة قُبُورٌ بِكُوفَانَ وَ أُخْرَى بِطَيْبَة وَ أُخْرَى بِفَخٍّ نَالَهَا صَلَوَات وَ أُخْرَى بِأَرْضِ الْجَوْزَجَانِ مَحَلُّهَا وَ قَبْرٌ بِبَاخَمْرَى لَدَى الْغُرُبَات وَ قَبْرٌ بِبَغْدَادٍ لِنَفْسٍ زَكِيَّة تَضَمَّنَهَا الرَّحْمَنُ فِي الْغُرُفَات وَ قَبْرٌ بِطُوسٍ يَا لَهَا مِنْ مُصِيبَةٍ أَلَحَّتْ عَلَى الْأَحْشَاءِ بِالزَّفَرَاتِ إِلَى الْحَشْرِ حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ قَائِماً يُفَرِّجُ عَنَّا الْغَمَّ وَ الْكُرُبَات سبک نوشتاری مظفر سالاری به خوبی احساسات و چالشهای انسانی را به تصویر میکشد و خواننده را به دنیای عاطفی و تاریخی داستان میبرد. این رمان با توصیفهای دقیق و هنرمندانه، نه تنها خواندن را لذتبخش میکند، بلکه پیامهای عمیقتری از عشق، وفاداری و مبارزه با مشکلات زندگی را در ذهن خواننده باقی میگذارد. 💖 "دعبل و زلفا" یکی از بهترین رمانهایی است که میتوان در آن عشق و تاریخ را در هم آمیخت و از زیباییهای ادبیات معاصر ایران لذت برد. "محل دفن دعبل خزاعی در شوش، خوزستان واقع شده است."
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.