یادداشت حمید درویشی شاهکلائی
1403/2/17
تصاویر تحصن فرودگاه برای اعزام غزه رو می دیدیم. دوست من که آن زمان عضو شورای بسیج دانشگاه هم بود، گفت: این آقاهه خیلی جالبه. همه جا هست! روز قدس، راهپیمایی ها، اینجا هم همراه آقا سعید (سردار قاسمی) اومد. گفتم: این! شبیه سردار جهروتیه! ولی به نظرم باید رو به موت باشه! با اون همون جراحتهای دوران جنگ! ==== سردار جعفر جهروتی و رشادتهای او را برای دوستم تعریف کردم. انصافا بین سرداران، کمتر کتابی است که این اندازه خاطره برون مرزی جالب داشته باشد. تصویری که از کتاب دریافت کرده بودم اینست که سردار جهروتی در کنج عزلت و غربت و بیماری به سر می برد. بعدها او را در کاروان فکه و جاهای دیگری از نزدیک دیدم. اصلا مدتی با هم بودیم. به شدت جانباز است اما استوار و صبور و نیرومند. عشق سالهای جنگ و روضه ابا عبدالله. او همپای سعید قاسمی همه جا می آمد و گرچه سخنران خطیبی نیست ولی به حکم قاعده: آن چه از دل برمی آید لاجرم بر دل می نشیند، خیلی صحبتهاش جالب می شه. جالبه که انتشار این مطلب تو گودریدز و شبکه های اجتماعی با روز جانباز هم مصادف شده است. آقا جعفر، فرمانده دیروز جبهه های نبرد، مسئول تخریب، مجاهد عزیز، تو که غروب تاسوعا دلت برای خورشید تنگ می شد، دوستت داریم و به تو افتخار می کنیم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.