یادداشت

        🌱ای رهنمای گم شدگان اِهْدِنَا الصِّراط ...

یکی از روزهای تقریبا گرمِ شهریور‌ماهِ اهواز بود که کتاب‌ صراط به دستم رسید .
 هنوز کتاب قبلیِ سیر مطالعاتی تولدی دوباره [عوامل رشد ، رکود ، انحطاط ] را به اتمام نرسانده بودم که شروع کردم به خوانش صراط ‌.
زمان خوانش صراط به نوع خودش برایم جالب بود و مصادف شد با شروع سیر مطالعاتی دومین کتاب از کتب اندیشه مطهر[آثار شهید مطهری] در بهخوان .
تجربه‌ی خوانش همزمان دو کتاب از دو استاد بزرگوار ! 
اوایل صراط برایم سخت‌خوان  بود و به‌کُندی جلو می‌رفت  ، ولی اندک زمانی که گذشت دیدم که از جنس کتاب رشد است ، همانقدر راه‌گشا و همانقدر شیرین .
در روزگاری که شاهد مظلومیت و مهجوریت بیش از پیش قرآنِ حکیمِ کریم هستیم ، قطعا خواندن کتاب‌های رشد و کتاب‌های صراط جز ضروریات است برای دوام آوردن .
برای ادامه‌ی حیات و حرکت و مجاهدت .
برای اصلاح جهان‌بینی‌ و برای دیداری تازه با قرآن .
( شاید هم تازه کردن دیدار با قرآن !)
برای فتح قلعه‌های درونمان که شاید از آن‌ها غافل مانده‌ باشیم ،همان موانعی که حرکت ما در صراط مستقیم را کند می‌کنند  ...
حالا که نفس‌های آخر تابستان است  ؛ ممنونم از خداوندی که فرصتی تازه در راه کتابخوانی‌ پیش پایم گذاشت[آشنایی با آثار و تفکرات عین.‌صاد] تا از لحظه لحظه آن لذت ببرم  و راضی‌ام از تابستانی که در آن با مکتب فکریِ عین‌.صاد آشنا شدم و از دقایقی که صرف مطالعه آثار او کردم .
و تا ابد ...
درود و رحمتِ الله به روحِ پاک و ملکوتی استاد صفایی حائری عزیز .