یادداشت فهیمه پورمحمدی
1400/8/12
3.9
8
زمانی که ونه گات در جنرال الکتریک مشغول کار بوده متوجه می شه اکثر دانشمندان به اینکه از اختراعاتشون بعدا چه استفاده ای بشه، کوچکترین اهمیتی نمی دن. ایده ی این کتاب هم از همینجا به ذهنش رسیده. این کتاب در واقع داستان نوشتن کتابی در این مورده که مخترع (خیالی) بمب اتمی، فیلیکس هونیکر، روز بمب (روزی که بمب اتمی هیروشیما رو نابود کرد) چه کار می کرده. نویسنده ی این کتاب خیالی در خلال مصاحبه ها متوجه میشه که همه چیز برای آقای هونیکر بازی بوده و اینکه این آقا اختراع بدتری هم داره که می تونه کل جهان رو در یک چشم برهم زدن نابوده کنه و این اختراع در حال حاضر در اختیار فرزندانشه... خیلی پرکشش و خوشخوان نوشته شده و ترجمه ی بسیار خوبی داره (ترجمه ی علی اصغر بهرامی). + این باکونونیسم عجب چیز محشری از آب در اومده :) ++ کاش انقدر قصه ی ناتمام نداشت.
4
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.