یادداشت سیده حُسنا
1404/3/1
باورم نمیشه ، فک نمیکردم قراره باهاش اشک بریزم ولی آخرش با صورت خیسم تمام شد. شاید روند آرومی داشت، یه روند ثابت بدون هیجان اما فوقالعاده بود و اوه مرد دوست داشتنی و مهربونی که این روزا خیلی کم پیدا میشه کتاب قشنگی بود و مثله اوه آروم خوشحالم خوندمش>>>>> خیلی دوسش داشتم ولی اگه یه موضوعی را وسط نمیکشید به نظرم بهتر بود چون لزومی نداشت گفتن چنینی چیزی تت این داستان برا همین نصفه ستاره کم میکنم پن: میتونستم بیشتر بنویسم ولی خب متاسفانه امتحان ریاضی دارم برام دعا کنید ✨️
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.