یادداشت زینب
دیروز
ما با چه داستانی سر و کار داریم ؟ به نوعی میشه گفت با یک داستان که باورهای خویش رو به چالش میکشه . انسان در مرزِ بدبختی در کشتیهای کشورهای مختلف و در ادامه خون و خونریزی . . . . آیا واقعا این بهترین دنیای ممکن برای ماست ؟ انسان در رنج آفریده شده پس بهدنبال خوشبختی گشتن بسیار دشواره . پانگلس یک فیلسوف میگه که :《 همهچیز در بهترین حالت خوش قرار داره 》 . و مارتن میگه که :《 من به هیچوجه چنین عقیدهای ندارم ؛ به نظر من اینجا همهچیز برعکس است ؛ هیچکس نه میداند جایگاهش کجاست ، نه میداند وظیفهاش چیست ، نه اینکه چه میکند ، نه اینکه چه باید بکند و به جز شام که توأم با شادی است و در آن مقداری وحدت و یکپارچگی دیده میشود ، باقی اوقات با دعواهایی وقیحانه سپری میشود؛ ژانسنیستها با مولینیستها ، اعضای مجلس با اعضای کلیسا ، درباریان با درباریان ، سرمایه داران با مردم ، زنان با مردان ، قوم و خویش با قوم و خویش؛جنگی است تمام نشدنی .》 . . . مردم با قهقهههای بلند از همه چیز مینالند . ( پاریس ) . . . فرانسوا ماری آروئه ملقب به ولتر ، نویسنده و اندیشمند قرن هجدهم فرانسه ، از سردمداران عصر روشنگری و پایهگذاران فکری انقلاب امیر کبیر کشور است . . . . این کتاب در واقعیت در حالت طنز انتقاد به دولت زمانههای خودش داره و به نوعی ظلمها در اون دوران و این دوران به نوعی ادامه داره فقط در قالب مدرنیته قرار گرفته . . . . مناسب خوندن برای هر فردی نیست اگر علاقه به یک کتاب انتقاد جو و طعنهآمیز دارید که توی کشتی و سر سختیها درحالِ گذره و البته از کلمات سخت استفاده کرده علاقه دارید این کتاب ارزشِ خوندن رو داره براتون ✨️✂️📚
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.