یادداشت امیربهراد

جشن بی معنایی
        در طول خواندن این رمان، یاد این رباعی زیبای خیام می‌افتادم:

ای بیخبران شکلِ مُجَسَّم هیچ است،
وین طارَمِ نُهْ‌سپهرِ اَرْقَم هیچ است،
خوش باش که در نشیمنِ کَوْن و فَساد.
وابستهٔ یک دمیم و آن هم هیچ است!

مرحوم میلان کوندرا به عنوان یک نویسنده برجسته، از فضای روانشناختی برای به تصویر کشیدن داستان‌های خود استفاده می‌کند. در رمان "جشن بی‌معنایی"، این جنبه به یک حد اکتشافی رسیده است.

قبل از نوشتن این یادداشت، نظرات مختلف خوانندگان را در مورد این رمان مورد بررسی قرار دادم و دریافتم که بسیاری از آن‌ها از این رمان لذت نبرده بودند. با این حال، یک نکته بسیار جالب در این رمان وجود دارد که نویسنده به دنبال نشان دادن بی‌معنایی افکار و رفتارهای انسانی است، در حالی که خوانندگان معمولاً در تلاش برای یافتن معنا در پشت داستان هستند. میلان کوندرا با استفاده از استعداد و ذوق خاص خود، به بهترین شکل ممکن این ایده را به تصویر کشیده است.

شخصاً، من عاشق این رمان شدم و به همه‌ی کسانی که به فلسفه و روانشناسی علاقه‌مند هستند، توصیه می‌کنم. تلاش میلان کوندرا در نمایش بی‌معنایی زندگی و جستجوی بشر برای یافتن معنا، به واقعیت بسیار نزدیک است و این ایده در رمان "جشن بی‌معنایی" به شکل استادانه‌ای اجرا شده است.

در نهایت، باور دارم که نوشته‌های میلان کوندرا به دلیل فضای روانشناختی عمیق و جذابشان، همواره توجه منتقدان را به خود جلب می‌کنند و می‌توانند با خوانندگانی که به دنبال تجربه‌های ادبی عمیق هستند، ارتباط برقرار کنند.
      
1

13

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.