حرف ها را دیگران در یادداشت های متعدد ذیل این کتاب زده اند. من اما با هر جمله این کتاب یاد تانجیرو کامادویِ شیطان کش می افتادم و با خودم میگفتم علی صفایی حائری، تانجیرو نیاز داشت تا این حرف ها را بقاپد و دست مایه "یک عمرش" کند. این ها حرف های گذشتنی نیستند، حرف هایی به بلندای یک عمرند.