یادداشت محمدرضا خراسانی زاده

        ناصر و خانواده‌اش ساکن روستایی حوالی قصر شیرین هستند. زندگی آرام و خوبی دارند که با آغاز جنگ و بمباران بعثی‌ها، همه چیز به هم می‌ریزد و مجبور به ترک خانه می‌شوند.
در راه متوجه می‌شوند عراقی‌ها دو طرف جاده را بسته‌اند و به سمت دشت‌ها و کوههای اطراف پناه می‌برند و دست آخر در غاری ساکن می‌شوند و مدتی طولانی آنجا زندگی می‌کنند
فراز و فرودها و رشد شخصیت ها به خوبی بیان شده است و تصویر سازی محیط طبیعی اطراف خیلی عالی از آب درآمده است
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.